بهادر بوربوری

یادداشت ها و دیدگاه های شخصی من در رابطه با علم و صنعت هُرکا ( HORECA) و صنایع وابسته

بهادر بوربوری

یادداشت ها و دیدگاه های شخصی من در رابطه با علم و صنعت هُرکا ( HORECA) و صنایع وابسته

۱۶ مطلب با موضوع «کسب و کار» ثبت شده است

 بازاریاب‌ها با خلق ارزش برای مشتری، در عوض از او ارزش دریافت می‌کنند.

بازاریابی به تلاش برای ارتباط بین ارزش محصول (کالاها یا خدمات) و مشتری گفته می‌شود. بازاریابی به هنر فروش نیز معروف است؛ ولی فروش یکی از توابع کوچک بازاریابی به حساب می‌آید.تعریف لغت‌نامه‌ای بازاریابی عبارت است از «فراهم کردن کالاها یا خدمات برای برآورده ساختن نیازهای مصرف‌کنندگان.» به بیان دیگر، بازاریابی شامل درک خواسته‌های مشتری و تطابق محصولات شرکت، برای برآورده ساختن آن نیازها و در برگیرنده فرایند سودآوری برای شرکت است. بازاریابی موفق مستلزم برخورداری از محصول مناسب در زمان مناسب و مکان مناسب است و اطمینان از اینکه مشتری از وجود محصول مطلع است، از این رو موجب سفارش‌های آینده می‌شود.بازاریابی یک فعالیت راهبردی و راه و روشی است متمرکز بر فرجام اقدامات مربوط به جذب مصرف‌کننده بیشتر، برای خرید محصول شما در دفعات بیشتر به نحوی که شرکت شما پول بیشتری به دست آورد.هر جا و هر گاه چهار اصل نیاز، نیازمند، عوامل رفع نیاز و داد و ستد وجود داشته باشد، در آنجا بازار و بازاریابی حاکم است.بازاریابی با ارزیابی نیازی که محصولات و خدمات به آن پاسخ می‌دهند، شروع می‌شود. به‌طور منطقی، شناسایی و انتخاب برخی نیازها نشانه بی‌توجهی به دیگر نیازهاست و بر این اساس استراتژی های  مختلفی دارد که در این مقاله به آنها می پردازیم، شما با دانستن این موارد و انتخاب یک یا چند استراتژی از آنها می توانید برنامه های بازاریابی مجموعه خود را در جهت جذب بالای مخاطب رستوران خود انتخاب کنید :

 

 

١- بازاریابی وقفه‌ای

این استراتژی در مقابل مارکتینگ اجازه‌ای تعریف شده است و زمانی است که شما در فعالیت فعلی مخاطب وقفه ایجاد می‌کنید، تا برای او تبلیغ کنید. برای مثال، یک تبلیغ تلویزیونی از این دست تبلیغات محسوب می‌شود.

۲- بازاریابی انگیزه‌دار

Cause Marketing

یک انگیزه خیرخواهانه پیدا کنید که هم برای شرکت شما و هم مخاطبان مهم باشد. سپس از جادوی آن برای جذب مشتریان بیشتر استفاده کنید. البته، برای این منظور باید شرکت خود را به خوبی بشناسید و بدانید که هدفتان کمک به چه کسانی است. توجه داشته باشید که بازاریابی انگیزه‌دار می‌تواند به صورت همکاری با یک موسسه خیریه انجام شده و در راستای کمک به هدف آنها تلاش کند. این نوع بازاریابی می‌تواند یک رابطه مستحکم بین شما و مشتریانتان ایجاد نماید.

۳- بازاریابی محدوده نزدیک

Close Range Marketing

از وای‌فای یا بلوتوث استفاده کنید تا پیام‌های تبلیغاتی محصولات و خدمات خود را به گوشی و تبلت مشتریانی که در نزدیکی مغازه شما هستند، بفرستید. بازاریابی محدوده نزدیک به عنوان بازاریابی مجاورت (Proximity Marketing) هم شناخته می‌شود. به این فکر کنید که یک مشتری شما، وقتی از طریق بلوتوث یک پیشنهاد ویژه دریافت می‌کند که می‌تواند همان لحظه از آن استفاده کند، چقدر خوشحال می‌شود.

۴- بازاریابی رابطه‌ای

Relationship Marketing

بسیاری از شرکت‌ها تمرکز خود را بر روی ایجاد یک رابطه طولانی‌مدت با مشتری گذاشته‌اند و فقط برای فروش یک محصول به آنها تلاش نمی‌کنند (بازاریابی تراکنشی). اما چرا این روش موفق است؟ چون مشتریانی که برند شما را دوست داشته باشند، نه تنها پول بیشتری را برای محصولات و خدمات شما خرج می‌کنند، بلکه شما را به دوستان و آشنایان خود هم معرفی می‌کنند. برای اینکه به قدرت بازاریابی رابطه‌ای پی ببرید، طبق آمار، ۸۰% فروش یک برند به ۲۰% مشتریان وفادارش است.

۵- بازاریابی دهان به دهان

Word of Mouth Marketing

مفهوم بازاریابی دهان به دهان از اسم آن به خوبی مشخص است. مردم با هم حرف می‌زنند و اطلاعات، از شخصی به شخص دیگر منتقل می‌شود. طبیعتا آنها دوست دارند در مورد برندهایی که واقعا دوست دارند، به دوستان و آشنایان خود بگویند. بازاریابی دهان به دهان یکی از قدیمی‌ترین روش‌هایی است که از طریق آن مردم می‌فهمند که چه محصول یا خدماتی خوب است. و بدون شک، بازاریابان مدرن هم باید روش‌هایی را پیدا کنند تا مشتریان در مورد آنها حرف بزنند.

۶- بازاریابی سر و صدا

Buzz Marketing

بازاریابی سر و صدا دار زمانی اتفاق می‌افتد که شما با انجام یک کار غیر منتظره سعی می‌کنید توجه مخاطبان را بدست آورید و به اصطلاح سر و صدا به پا کنید.

۷- بازاریابی ویروسی

Viral Marketing

مطمئن هستم که شما هم تا به حال تبلیغات جالب بسیاری را در اینترنت، روی گوشی دوستان خود و … تماشا کرده‌اید. این تبلیغات آنقدر جذاب هستند که درست مثل ویروس بین آدم‌ها پخش می‌شوند و همه آنها را با دوستان خود به اشتراک می‌گذارند. زمانی که شما هم بتوانید تبلیغاتی این چنینی بسازید، وارد جهان بازاریابی ویروسی شده‌اید. (همانطور که احتمالا حدس زدید، بازاریابی ویروسی ارتباط تنگاتنگی با شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های ویدئویی دارد.)

۸- بازاریابی عملکردی

Performance Marketing

تاکید این روش مارکتینگ، بر روی نتیجه است. هر تکنیک چقدر موثر بوده است؟ چند سر نخ فروش به وجود آمده است؟ از این سر نخ‌ها، چند نفر به مشتری تبدیل شده‌اند؟ اینها سوالاتی هستند که این نوع مارکتینگ از ما می‌پرسد و تا زمانی که نتوانیم آنها را به درستی اندازه‌گیری کنیم، مهر تائید بر روش‌های ما نخواهد زد. به لطف ابزارهای تحلیلگر آنلاین، امروزه این روش بازاریابی را به خوبی می‌توان پیاده‌سازی کرد.

۹- بازاریابی CTA یا فراخوان عمل + بازاریابی نرخ تبدیل

Call to Action Marketing یا CTA Marketing

بازاریابی فراخوان عمل به روش‌هایی اشاره دارد که برای تبدیل کردن ترافیک اینترنتی به سرنخ فروش یا مشتری به کار گرفته می‌شود. این کار می‌تواند توسط متن، گرافیک یا دیگر المان‌های طراحی وب‌سایت صورت بگیرد که مشتری را به انجام کاری دعوت می‌کنند (و فراخوان به عمل هستند). این استراتژی‌ها می‌توانند در افزایش نرخ تبدیل بازدیدکنندگان آنلاینی به مشتری، عضویت آنها در خبرنامه یا … تاثیر بسزایی داشته باشند. و البته، با مشخص شدن فراخوان‌های عمل (یا خواسته‌هایی که شما از مشتری دارید) به خوبی می‌توان نرخ تبدیل را اندازه گرفت و بر حسب عملکرد، بازاریابی خود را به پیش راند.

۱۰- بازاریابی مخفیانه

Stealth Marketing

ما همه در مقابل تبلیغات، کمی حالت تدافعی به خودمان می‌گیریم و پیام آنها را به سختی قبول می‌کنیم. بازاریابی مخفیانه یک راه‌حل برای این مساله است. در این روش بازاریابی، شما محصولات و خدمات خود را به نحوی به مصرف‌کنندگان معرفی می‌کنید که از نظر آنها تبلیغ نباشد. برای مثال، استفاده از گوشی موبایل یک برند در یک سریال تلویزیونی به صورت غیر محسوس می‌تواند یک نوع بازاریابی مخفیانه محسوب شود.

۱۱- بازاریابی نهانی

Undercover Marketing

بازاریابی نهانی یک زیرمجموعه برای استراتژی بازاریابی مخفیانه به حساب می‌آید. در این روش، افرادی به صورت حضوری محصول یا خدمات شما را به مخاطبان معرفی می‌کنند، بدون اینکه مشخص شود که آنها قصد بازاریابی دارند.

۱۲- بازاریابی روابط عمومی

Public Relations Marketing

روابط عمومی یکی از مهمترین استراتژی‌های بازاریابی است. بسیاری از بازاریابان موفق از رسانه‌ها برای ایجاد آگاهی در مورد محصولات و خدمات خود و مزایای آنها استفاده می‌کنند. به علاوه، زمانی هم که مشکلی پیش بیاید، داشتن یک استراتژی خوب روابط عمومی واقعا حیاتی است. زمانی که موسس اپل یعنی استیو جابز زنده بود، این شرکت برای معرفی هر محصول جدید، یک کنفرانس بزرگ برگزار می‌کرد و مدیران جدید اپل هم این سنت را ادامه داده‌اند.

۱۳- بازاریابی تدافعی

Defensive Marketing

هر بازاری، یک پیشرو دارد. یک پیشرو که سهم بیشتری از این بازار را از آن خود کرده است. اما چنین کسب و کاری، همیشه توسط رقیبان خود تهدید می‌شود و باید تلاش کند تا سهم خود را از بازار حفظ کند. به راهکارهای چنین کسب و کاری برای حفظ جایگاهش، بازاریابی تدافعی گفته می‌شود.

۱۴- بازاریابی تهاجمی

Offensive Marketing

در مقابل بازاریابی تدافعی، بازاریابی تهاجمی وجود دارد. شما به طور جدی شروع به حمله به نقاط ضعف رقبای خود می‌کنید و بر روی نقاط قوت خود تاکید می‌کنید. حال دیگر تصمیم شماست که ببینید حمله بهترین دفاع است، یا دفاع بهترین حمله.

۱۵- بازاریابی دیجیتال

Digital Marketing

هر روشی را که از تکنیک‌های سنتی بازاریابی فاصله بگیرد و از ابزارهای دیجیتال (گوشی، تبلت، کامپیوتر، اینترنت و …) برای تبلیغات یک کسب و کار استفاده کند، به نام بازاریابی دیجیتال می‌شناسیم.

۱۶- بازاریابی آنلاین یا وب

Online Marketing یا Web Marketing

وقتی که تجارت راه خود را به اینترنت یافت، یک نوع جدید از بازاریابی نیز به وجود آمد. بازاریابان آنلاین تا به امروز تمام راهکارهای تبلیغاتی ممکن را، از بنرهای تبلیغاتی و پاپ آپ های (Pop Up) مزاحم گرفته تا تبلیغات تلگرام و ایمیلی، به کار گرفته‌اند تا توجه مشتریان خود را جلب کنند. اکثر استراتژی‌های بازاریابی آنلاین امروزی، ترکیبی از استراتژی‌های رشد هک وار و چند روش تبلیغاتی مختلف برای جلب توجه هستند.

۱۷- بازاریابی آفلاین

Offline Marketing

وقتی که اینترنت جایگاه خود را در جهان تثبیت کرد، دو دسته مختلف بازاریابی آنلاین و بازاریابی آفلاین پدید آمدند. بسیاری از شرکت‌ها هم تلاش کردند بازاریابی آفلاین خود را (که شامل تمام روش‌های قدیمی بازاریابی می‌شد) با بازاریابی آنلاین و تکنولوژی‌های روز دنیا ادغام کنند. یک نمونه خوب از این موضوع، دستگاه خوشحالی کوکاکولا است که توانست به بهترین نحو، این دو نوع بازاریابی را ترکیب نماید. برای دیدن ویدئوی مربوطه، به سراغ بخش بازاریابی چریکی بروید.

۱۸- بازاریابی ایمیلی

Email Marketing

ایمیل از همان ابتدای ظهور اینترنت وجود داشت و خیلی زود توانست به یک ابزار ارتباطی پرطرفدار تبدیل شود. و هر جا که مردم بروند، کسب و کارها هم می‌روند. این شد که بازاریابان شروع به جمع‌آوری ایمیل مشتریان بالقوه و ارسال تبلیغات به آنها کردند. بسیاری از کسب و کارهای تجارت-به-تجارت، از ایمیل به عنوان یکی از اصلی‌ترین راه‌ها برای ارتباط با مشتریان خود استفاده می‌کنند. شما می‌توانید ایمیل‌های خود را به صورت انبوه به بانک‌های ایمیل از پیش جمع‌آوری شده بفرستید یا آنکه شروع به جمع‌آوری اعضا برای اشتراک ایمیلی خود کنید.

۱۹- بازاریابی پیامکی

SMS Marketing

در بازاریابی پیامکی، هدف شما این است که با ارسال پیامک با مخاطبان در ارتباط باشید و آنها را به خرید بیشتر تشویق کنید. این روش بازاریابی، در صورتی که درست اجرا شود، می‌تواند تاثیری فوق‌العاده روی درآمد شما داشته باشد. همچنین بد نیست بدانید که همچون بازاریابی ایمیلی، پیامک نیز می‌تواند به صورت انبوه یا اشتراکی ارسال شود.

۲۰- بازاریابی سنتی

Traditional Marketing

استفاده از روش‌های سنتی برای بازاریابی یک محصول یا سرویس را بازاریابی سنتی می‌نامیم. این می‌تواند شامل استفاده از ابزارهای مختلفی مثل تلویزیون، رادیو، بازاریابی کاغذی و … بشود.

۲۱- بازاریابی کاغذی

Print Marketing

وقتی که از تبلیغات کاغذی همچون بروشور، تراکت، کاتالوگ و … برای تبلیغات خود استفاده می‌کنیم، به استراتژی شما بازاریابی کاغذی گفته می‌شود.

۲۲- بازاریابی بشارتی

Evangelism Marketing

بازاریابی بشارتی یک مدل پیشرفته از بازاریابی دهان به دهان است و هدف آن فقط یک چیز است: مشتریانی پیدا کنید که دیوانه‌وار برند شما را دوست دارند. آنها بدون هیچ هزینه‌ای، برند و محصولات شما را تبلیغ خواهند کرد و آن را به نحوی به دیگران معرفی می‌کنند که گویی بخشی از هویّت خود آنهاست. من شخصا بارها علاقه خود به کوکاکولا را با دوستانم به اشتراک گذاشته‌ام.

۲۳- بازاریابی تراکنشی

Transactional Marketing

بالا نگه داشتن فروش می‌تواند کار سختی باشد و نیازمند روش‌های مختلف برای تشویق مشتریان به خرید. برای این منظور، فروشندگان معمولا از تکنیک‌هایی همچون ارائه کوپون تخفیف و برگزاری رویدادهای فروش استفاده می‌کنند. برای مثال، همین دیجی‌کالای خودمان را در نظر بگیرید. این فروشگاه اینترنتی، همیشه پیشنهادهای ویژه‌ای دارد که هدف آنها بدست آوردن مشتریان بیشتر است.

۲۴- بازاریابی کمیابی

Scarcity Marketing

گاهی مواقع، مهم است که میزان موجود بودن یک محصول را در بازار کنترل کنید. این موضوع وقتی با کیفیت عالی یک محصول یا سرویس ترکیب شود، می‌تواند تاثیر قابل توجهی داشته باشد. یک نمونه خوب از این موضوع، شرکت رولز رویس بود که تمامی تولید نسخه چینی ماشین خود به نام فانتوم را به سرعت فروخت. آن هم وقتی که قیمت این ماشین از بسیاری ماشین‌های همرده بیشتر بود. بله، تعداد کم ساخته شده از این ماشین، هم قیمت بالاتر آن را توجیه می‌کرد و هم میل به خرید را در مصرف‌کنندگان به وجود می‌آورد.

۲۵- بازاریابی مکاتبه‌ای

Direct Marketing

به معنای یک مکاتبه مستقیم با مشتریان و سرنخ‌های فروش از طریق نامه، ایمیل، پیامک و دیگر روش‌های ارتباطی است.

۲۶- بازاریابی جنس رایگان

Freebie Marketing

چیزی را رایگان به مشتریان ارائه دهید یا محصولات و خدمات خود را ارزان به مشتریان ارائه دهید تا فروش سایر محصولات و خدمات خود را افزایش دهید.

۲۷- بازاریابی خبرنامه‌ای

Newsletter Marketing

یک راه عالی برای تبلیغ یک تجارت این است که یک خبرنامه ایجاد کنید تا بتوانید اطلاعات مفید و جدیدترین اخبار برند خود را در اختیار مخاطبان و مشتریان قرار دهید. بازاریابی خبرنامه‌ای یا اشتراکی در جهان مدرن به دو روش انجام می‌شود: بازاریابی ایمیلی و پیامکی. شما می‌توانید با استفاده از هر یک از این دو ابزار ارتباطی، جدیدترین پیشنهادات تجارت خود را به مشتریان بفرستید. بسیاری از کسب و کارهای جهانی و ایرانی از این روش توانسته‌اند به فروش بسیار بالایی دست پیدا کنند.

۲۸- بازاریابی گوناگونی

Diversity Marketing

زمانی که شما مشتریان خود را بر اساس سلایق، انتظارات، باورها، جهان‌بینی و نیازهایشان دسته‌بندی کنید و یک برنامه بازاریابی اختصاصی برای هر یک بریزید، کل کار شما به نام بازاریابی گوناگونی شناخته می‌شود.

۲۹- بازاریابی مقاله‌ای

Article Marketing

در صنعت‌هایی که مهارت بسیار ارزش دارد، مقالات می‌توانند ابزاری قدرتمند برای به نمایش گذاشتن دانش و تخصص شما باشند. برخی از اختراعات و محصولات هستند که به دلیل تخصصی بودن به این نوع بازاریابی نیاز دارند. یعنی شما باید اطلاعات فنی آنها را با استفاده از مقاله به مشتریان ارائه دهید.

۳۰- بازاریابی رویدادی

Event Marketing

حضور در یک رویداد، راهی عالی برای افزایش فروش است. مشتریان معمولا در یک رویداد دارای روحیه خوبی هستند و شانس خرید آنها زیاد است. پس بد نیست که وقتی آنها به یک کنسرت، نمایشگاه یا مسابقه فوتبال رفته‌اند، خود را به آنها معرفی کنید و حتی یک نمونه از محصول خود را به طور رایگان در اختیارشان قرار دهید.

۳۱- بازاریابی نمایشگاهی

Tradeshow Marketing

بسیاری از محصولات هستند که حتما باید قبل از خرید تست شوند. برای مثال یک خودرو را در نظر بگیرید. آیا وقتی بخواهید پول زیادی بابت یک خودرو بدهید، به دنبال این نیستید که قبل از خرید خیلی خوب در مورد آن تحقیق کنید و حتی آن را تست کنید؟ نمایشگاه‌ها تمام فعالان یک صنعت را در کنار هم جمع می‌کنند تا بتوانند محصولات خود را به مشتریان معرفی کنند و شانس تست آنها را در اختیارشان بگذارند.

۳۲- بازاریابی فصلی

Seasonal Marketing

رویدادهای فصلی یک راه عالی برای پیدا کردن مشتریان جدید هستند. حال این رویدادها می‌توانند از هر جنسی باشند. مثلا به ولنتاین فکر کنید. یک فرصت فروش عالی برای بسیاری از شرکت‌ها. وقتی که برند خود را با رویدادهای فصلی مهم از زندگی مشتریان وفق بدهید، می توانید ربط بیشتری به زندگی آنها پیدا کنید.

۳۳- بازاریابی جستجو

Search Marketing

امروزه دیگر وقتی سوالی دارید، لزوما آن را از دوستان خود نمی‌پرسید. بلکه اکثرا مستقیم به سراغ گوگل می‌روید و سوال خود را در آن جستجو می‌کنید. گوگل واقعا در پاسخ دادن به سوالات میلیون‌ها آدمی که در روز از این ابزار استفاده می‌کنند، عالی است و آنها را به سایت درست هدایت می‌کند. در واقع، بیش از چند میلیارد جستجو در روز توسط گوگل انجام می‌شود. با این حساب، واقعا لازم نیست که یک نابغه باشید تا اهمیّت بازاریابی جستجو را بفهمید.

گوگل به عنوان بزرگترین موتور جستجوگر جهان، به تنهایی و ظرف کمی بیشتر از یک دهه، چهره بازاریابی را به کل تغییر داده است و به هزاران و شاید صدها هزار کسب و کار مختلف کمک کرده تا تجارت آنلاین خود را رشد دهند. اما چگونه؟ روش اول این است که گوگل شما را در نتایج طبیعی یک جستجو نمایش دهد که نیازمند سئو یا بهینه سازی سایت برای کسب اعتبار نزد گوگل است. روش دوم هم تبلیغات گوگل است.

۳۴- بازاریابی نیش

Niche Marketing

منظور از نیش (Niche) یک بازار کوچک درون یک بازار اصلی است. وقتی که شما در یک بازار کار شلوغ فعالیت می‌کنید، شناسایی یک بازار کوچک خوب و تمرکز بر روی آن می‌تواند تبدیل به یک راهکار عالی برای موفقیت و شانس رقابت باشد. مثلا تجارت کفش را در نظر بگیرید. تقاضا برای کفش، در دنیا زیاد است و بسیاری از شرکت‌ها در این بازار هستند که به نیازهای کلی مشتریان پاسخ می‌دهند. بنابراین این بازار ممکن است شلوغ به نظر برسد. اما همچنان یک کسب و کار می‌تواند یک بازار کوچکتر را در بازار اصلی یعنی کفش هدف قرار دهد.

برای مثال، شرکت Vans را در نظر بگیرید که با هدفگیری بازار کفش اسکیت توانست به موفقیت بسیار بالایی برسد. خوبی فعالیت در بازار نیش این است که شما می‌توانید با تمرکز بیشتری کار کنید و در نتیجه محصولات و خدماتی با کیفیت عالی ارائه دهید.

۳۵- بازاریابی قطره‌ای

Drip Marketing

بازاریابی چکه‌کنان یک استراتژی ارتباطی است که یک مجموعه از قبل نوشته شده از پیام‌ها را به مرور زمان برای مشتریان یا سرنخ‌های فروش می‌فرستد یا به سمت آنها می‌چکاند. این پیام‌ها معمولا به وسیله بازاریابی ایمیلی ارسال می‌شوند، اما از دیگر رسانه‌های تبلیغاتی نیز می‌توانند استفاده کنند.

۳۶- بازاریابی مجمعی

Community Marketing

مجمع یا community به گروهی از آدم‌ها اطلاق می‌شود که با هدف مشخصی دور هم جمع شده‌اند و یک جامعه کوچک را تشکیل داده‌اند. شما می‌توانید با این جامعه کوچک یک مکالمه مداوم داشته باشید و در مورد نیازها و خواسته‌های آنها صحبت کنید. در مقایسه با روش‌های بازاریابی توده‌ای یا تمرکز برای فروش، بازاریابی مجمعی می‌تواند به وفاداری بیشتری در مشتریان منجر شود و درگیری بیشتری را میان آنها و برند شما ایجاد کند. به علاوه، در نهایت نیز می‌تواند به بازاریابی دهان به دهان منجر شود.

۳۷- بازاریابی بین رسانه‌ای

cross-media Marketing

به مشتریان خود از طریق چندین کانال مختلف اطلاعات بدهید و به این ترتیب، از چند طریق روی ذهن آنان تاثیر بگذارید.

۳۸- بازاریابی موبایل

Mobile Marketing

بازاریابی با موبایل یا از طریق موبایل را بازاریابی موبایل می‌نامند. برتری بازاریابی موبایلی نسبت به سایر روش‌های بازاریابی این است که شما می‌توانید مشتری را در مکان و زمان درست هدف قرار دهید و حتی با کمی صرف وقت، اطلاعات شخصی او را بدست آورید و پیام‌های خود را شخصی‌سازی کنید.

۳۹- بازاریابی شبکه‌های اجتماعی

Social Media Marketing

شبکه‌های اجتماعی همچون اینستاگرام، فیسبوک و حتی تلگرام (که کم کم تبدیل به یک شبکه اجتماعی شده است)، یک فرصت استثنایی در اختیار کسب و کارهایی می‌گذارند که قصد دارند با مشتریان خود بیشتر درگیر شوند و حتی مشتریان جدیدی را کسب کنند. یک شبکه اجتماعی، همانطور که از اسمش مشخص است، به شما یک فرصت عالی می‌دهد تا بتوانید به صورت شبکه‌ای با آدم‌ها در ارتباط باشید و از طریق ارتباط‌های خود، ارتباط‌های جدیدی را ایجاد کنید.

۴۰- بازاریابی پروموشنال

Promotional Marketing

بازاریابی پروموشنال یک استراتژی بازاریابی است که هدف از آن، دادن انگیزه لازم به مشتری برای تصمیم خرید است. بازاریابی پروموشنال یک تکنیک است که شامل استفاده از مشوق‌های مختلف برای خرید می‌شود که از جمله آنها می‌توان به ارائه نمونه محصول، ارائه کوپون تخفیف و برگزاری مسابقه اشاره کرد.

۴۱- بازاریابی معکوس

Reverse Marketing

در بازاریابی معکوس تلاش بر این است که مشتری به دنبال شما باشد نه شما به دنبال مشتری. معمولا این اتفاق با ارائه اطلاعات مفید به مشتریان انجام می‌شود، بدون آنکه از آنها درخواستی برای خرید کنید.

۴۲- بازاریابی نمونه رایگان

Free Sample Marketing

بر خلاف بازاریابی جنس رایگان، قصد این بازاریابی این نیست که با ارائه یک جنس رایگان، شانس فروخته شدن یک جنس دیگر را بیشتر کند. بلکه ارائه یک نمونه رایگان از همان جنس اصلی است تا مشتری رغبت بیشتری به خرید نشان دهد.

۴۳- بازاریابی مکاتبه مستقیم

Direct Mail Marketing

همه ما پیام‌های تبلیغاتی دریافت می‌کنیم. این پیام‌ها می‌توانند از طریق ایمیل، بروشور، نامه‌های تبلیغاتی، وب‌سایت‌های تعاملی و … به ما منتقل شوند. بازاریابی مکاتبه مستقیم، تمرکز را بر روی مشتری، داده‌ها و مسئولیت‌پذیری می‌گذارد. این نوع بازاریابی مشتری را مستقیما هدف قرار می‌دهد، درخواستی مشخص از او دارد و به دنبال روش‌های تماسی قابل اندازه‌گیری است.

۴۴- بازاریابی پایگاه داده

Database Marketing

بازاریابی پایگاه داده یک شکل از بازاریابی مستقیم است که از داده‌ها و اطلاعات مربوط به مصرف‌کنندگان یا مشتریان بالقوه استفاده می‌کند تا پیام‌هایی شخصی‌سازی شده ایجاد کند و بدین‌وسیله محصولات و خدمات یک برند را تبلیغ کند. در این نوع بازاریابی نیز، رسانه شما هر ابزار ارتباطی است که اجازه ارتباط مستقیم با مشتری را بدهد. اما تفاوت آن با بازاریابی مستقیم و مکاتبه مستقیم این است که در اینجا تاکید بسیار زیادی بر روی استفاده از تکنیک‌های آماری برای توسعه مدل‌های رفتاری مشتریان که به هدفگیری بهتر کمک می‌کنند و همینطور شخصی‌سازی پیام وجود دارد.

۴۵- بازاریابی پاسخ طلب

Reply Marketing

در روش‌های سنتی بازاریابی، اندازه‌گیری نرخ بازگشت سرمایه کار سختی است. چون هیچوقت نمی‌شود به درستی مشخص کرد که مشتری از چه طریقی با شما آشنا شده است. اما روش‌های مدرن به شما راهکارهایی را برای ارزیابی درست تبلیغات ارائه می‌دهند. این می‌تواند از اندازه‌گیری نرخ کلیک، تا تعیین کردن یک کوپون تخفیف برای مخاطبان یک تبلیغ را شامل شود. این روش‌های بازاریابی که از مشتری یک درخواست مشخص دارند، نه تنها به شما در شناسایی تاثیر یک روش تبلیغاتی کمک می‌کنند، که می‌توانند هزینه تبلیغات را کاهش و بازدهی را افزایش دهند.

۴۶- بازاریابی مجدد

گاهی یک مشتری بالقوه با تجارت شما آشنا می‌شود، اما خرید انجام نمی‌دهد. در این مواقع، اگر راهی پیدا کنید تا او را دوباره هدف بازاریابی خود قرار دهید، شانس فروش بالایی خواهید داشت. هر چند استراتژی بازاریابی مجدد قبل از ظهور اینترنت نیز وجود داشت، اما با وجود امکانات بی‌نظیر تبلیغات آنلاین، بیش از پیش ساده و در نتیجه محبوب شده است.

۴۷- بازاریابی ارجاعی

Referral Marketing

این روش بسیار به تکنیک بازاریابی دهان به دهان نزدیک است. همانند آن تکنیک، در بازاریابی ارجاعی نیز هدف شما این است که کاری کنید مشتری شما را به دوستان و آشنایان خود پیشنهاد دهد. تنها تفاوت آن است که شما برای این منظور از یک مشوق استفاده می‌‌کنید. مثلا در ازای هر مشتری جدید که معرفی می‌شود، به مشتری فعلی خود یک هدیه کوچک می‌دهید.

۴۸- بازاریابی یک به یک

One-to-One Marketing

در بازاریابی یک به یک، شما یک رابطه مستقیم با مشتری خود شکل می‌دهید، خواسته‌ها و نیازهای او را دقیقا می‌شناسید و بر این اساس، پیشنهادهای خود را ارائه می‌دهید. هدف از این روش، نگهداری مشتری و نه جذب اوست. بازاریابی یک به یک با دو روش ممکن است: شخصی‌سازی و تغییرپذیری.

۴۹- بازاریابی شخصی‌سازی شده

Personalized Marketing

بازاریابی شخصی سازی شده (که به نام بازاریابی یک به یک یا شخصی‌سازی هم شناخته می‌شود) یک روش افراطی برای متفاوت‌سازی یک محصول است. در متفاوت‌سازی محصول، هدف شما این است که محصول خود را از رقبا متمایز کنید. در حالی که شخصی‌سازی به دنبال ایجاد یک محصول منحصربفرد برای هر مشتری است.

۵۰- بازاریابی حساب محور

Account-Based Marketing

اگر بتوانید به جای ده‌ها مشتری کوچک با چند مشتری بزرگ کار کنید، این به نفع شماست، در بازاریابی حساب محور، تلاش می‌کنید رضایت مشتریان محدود و بزرگ خود را جلب کنید و خدمات و کالای خود را به آنان ارائه نمایید.

۵۱- بازاریابی تحلیلی

Analytical Marketing

جمع‌آوری آمار و اطلاعات می‌تواند به شما در تصمیم‌گیری درست و رشد کسب و کارتان کمک شایانی کند. این کار به خصوص در فضای آنلاین که ابزارهای تحلیلگر بسیاری وجود دارند و تبلیغات با ارائه گزارش انجام می‌شوند، نه تنها بسیار ساده‌تر، بلکه می‌توان گفت ضروری است. به این نوع بازاریابی که همراه با تحلیل دقیق اطلاعات انجام می شود، بازاریابی تحلیلی گفته می‌شود.

۵۲- بازاریابی رفتاری

Behavioral Marketing

بازاریابی رفتاری از اطلاعات رفتاری مخاطبان استفاده می‌کند تا بتواند آنها را به درستی هدفگیری کند و تبلیغات مرتبطی را به آنها نشان دهد. تا به حال شده تبلیغی در اینترنت توجه شما را جلب کند که بسیار با جستجوها و فعالیت‌های قبلی شما در اینترنت مرتبط باشد؟ بله، این تبلیغ دقیقا بر اساس بررسی رفتارهای قبلی شما برایتان نمایش داده می‌شود.

۵۳- بازاریابی برند

Brand Marketing

مشتری تصمیم به خرید یک محصول گرفته و باید از بین چند کسب و کار یکی را برای خرید خود انتخاب کند، اما وقت کافی برای تحقیق درست ندارد. در این گونه مواقع، او به کسب و کاری اعتماد خواهد کرد که خودش را به عنوان یک برند معتبر مطرح ساخته است. تمام فعالیت‌های شما در راستای این برندسازی به عنوان بازاریابی برند شناخته می‌شود.

۵۴- بازاریابی خشت و گِل

Brick & Mortar Marketing

تجارت‌های خشت و گل آن تجارت‌هایی هستند که به صورت فیزیکی وجود دارند و از این طریق کسب درآمد می‌کنند. برای مثال، یک مغازه. بازاریابی چنین کسب و کاری نیاز به راهکارهای ویژه‌ای دارد. به این راهکارها بازاریابی خشت و گل گفته می‌شود.

۵۵- بازاریابی سبز

Green Marketing

هر چند تعاریف مختلفی برای بازاریابی سبز وجود دارد، اما در همه این تعاریف یک ویژگی ثابت است. بازاریابی سبز هر فعالیتی است که همزمان با بازاریابی محصولات و خدمات یک شرکت، به صورت جدی به مسائل حفظ محیط زیست نیز می‌پردازد.

۵۶- بازاریابی مرکز تماس

Call Center Marketing

بعد از ملاقات حضوری، نزدیک‌ترین ارتباطی که یک کسب و کار با مشتریان خود دارد، از طریق تماس تلفنی است. حال اگر شما بخواهید از تکنیک‌های بازاریابی مختلف (مثلا ارائه تخفیف بابت معرفی مشتری) از این طریق استفاده کنید، روش بازاریابی شما به اسم مرکز تماس شناخته می‌شود. که یعنی تیم تلفنی شما دیگر فقط به پشتیبانی و فروش کار ندارد و وارد بحث بازاریابی هم خواهد شد.

۵۷- بازاریابی دانشگاهی

Campus Marketing

همانطور که از نامش پیداست، هدف این نوع بازاریابی این است که نیازها و خواسته‌های دانشجویان را شناسایی کند و با استفاده از کمپین‌های تبلیغاتی، رویدادهای مختلف و … تلاش کند آنها را تبدیل به مشتریان یک کسب و کار نماید. برای مثال، یک کافی‌‌شاپ را در نظر بگیرید. چنین کسب و کاری قطعا نیاز دارد تا قشر دانشجو را به سمت خود جذب کند و برای این منظور، باید راهکارهای مناسبی را اتخاذ کند.

۵۸- بازاریابی کاتالوگی

Catalog Marketing

کاتالوگ‌ها مدت‌هاست که به عنوان یک راهکار عالی برای معرفی محصولات و خدمات به مشتریان مورد استفاده قرار می‌گیرند. امروزه هم که با حضور اینترنت، امکان ارائه کاتالوگ به صورت آنلاین به وجود آمده است و راهی برای استفاده بیشتر از این روش باز شده است. این روش بازاریابی را به عنوان بازاریابی کاتالوگی می‌شناسند.

۵۹- بازاریابی محلی

Local Marketing

بله! واضح است: بازاریابی محلی یعنی مناطق اطراف یک مغازه یا رستوران یا … را هدف قرار دهید. اما چیزی که شاید برایتان جالب باشد این است که امروزه، بازاریابی محلی دیگر لزوما به صورت سنتی انجام نمی‌شود و می‌توان با استفاده از روش‌های آنلاین (و به خصوص از طریق گوشی تلفن و تبلت) نیز مشتریان را هدف قرار داد.

۶۰- بازاریابی چریکی

Guerrilla Marketing

بازاریابی چریکی یا همان بازاریابی پارتیزانی، یکی از مطرح‌ترین روش‌های بازاریابی در جهان است. این نوع بازاریابی دو ویژگی اصلی دارد: کم‌هزینه و خلاقانه است. بازاریابی چریکی در ابتدا به عنوان راه‌حلی برای بازاریابی کسب و کارهای کوچک مطرح شد، اما امروزه توسط بسیاری از برندهای بزرگ نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد.

۶۱- بازاریابی ریشه‌های علف (مردمی)

Grassroots Marketing

در این روش بازاریابی، به جای آنکه شما پیام خود را به جمعیت زیادی منتقل کنید، یک گروه کوچک را هدف قرار می دهید و تلاش می‌کنید تا آنها را قانع کنید پیامتان را به دیگران منتقل کنند.

۶۲- بازاریابی شبیخونی

Ambush Marketing

وقتی که یک برند سعی می‌کند با شبیخون زدن خود را با یک رویداد مرتبط کند، در حال انجام بازاریابی شبیخونی است. در این روش، شما اسپانسر رسمی یک رویداد نیستید، اما یک راه غیر منتظره پیدا می‌کنید تا برند خود را در این رویداد تبلیغ کنید.

۶۳- بازاریابی محیطی

Outdoor Marketing

یک استراتژی مارکتینگ که تلاش می‌کند از محیط شهری برای رسیدن به اهداف خود استفاده کند. این نوع بازاریابی از بیلبوردهای بزرگ و پر هزینه تا روش‌های مختلف بازاریابی چریکی را شامل می‌شود.

۶۴- بازاریابی خیابانی

Street Marketing

در بازاریابی خیابانی، هدف شما این است که از روش‌های سنتی بازاریابی دوری کنید و با ایجاد یک کمپین تبلیغاتی در دل خیابان، به جمع‌آوری مخاطب بپردازید.

۶۵- بازاریابی وفاداری

Loyalty Marketing

تمام فعالیت‌ها و برنامه‌هایی را که در راستای ایجاد مشتریان وفاداری انجام می‌شوند که دوباره و دوباره به سراغ شما می‌آیند، به نام بازاریابی وفاداری می‌شناسیم. طبیعتا، این نوع از مارکتینگ، یک ارتباط نزدیک با بازاریابی رابطه‌ای دارد.

۶۶- بازاریابی افراد تاثیرگذار

Influencer Marketing

شکی نیست که آدم‌ها به اشخاص مورد علاقه خود بیشتر اعتماد می‌کنند، تا تبلیغاتی که فقط قصد فروش یک محصول را دارند. نتیجه، به وجود آمدن یک نوع از مارکتینگ به نام بازاریابی افراد تاثیرگذار است. در این روش، یک کسب و کار، هدف بازاریابی خود را جذب افراد تاثیرگذار (حال یا با استخدام آنها، یا سایر روش‌ها) قرار می‌دهد تا این افراد تاثیرگذار برند را تبلیغ کنند.

۶۷- بازاریابی افراد معروف

Celebrity Marketing

حتما چهره‌های شناخته شده سینما و ورزش را در تبلیغات و بازاریابی مشاهده کرده‌اید.

۶۸- بازاریابی اخلاقی

Ethical Marketing

این روش بیشتر از آنکه یک استراتژی بازاریابی باشد، یک فلسفه است که تمام تلاش‌های بازاریابی را در بر می‌گیرد. هدف آن هم ساده است: کسب و کارها باید در تبلیغات خود صادق، بی‌طرف و مسئول باشند.

۶۹- بازاریابی شخصی

Self Marketing

مسلما شما متخصصان سرشناس را در زمینه کاری خودتان می‌شناسید و حتی به آنها احترام می‌گذارید. اما این متخصصان چگونه انقدر نام‌آور شده‌اند؟ این دقیقا هدفی است که بازاریابی شخصی که به نام برندینگ شخصی (Personal Branding) هم شناخته می‌شود، دنبال می‌کند. یعنی اینکه به جای مطرح کردن یک محصول یا خدماتی به خصوص، یک فرد متخصص و متبحر را مطرح می‌نماید.

۷۰- بازاریابی آگاهی‌بخش

Informational Marketing

هدف اصلی بازاریابی آگاهی‌بخش این است که به مخاطبان در مورد یک محصول یا خدمات اطلاعات بدهد، آموزش‌های لازم را به آنها ارائه بدهد و توضیح بدهد که مزایای این محصول چیست؛ یعنی با بالا بردن آگاهی مخاطبان، آنها را جذب یک برند نماید.

۷۱- بازاریابی داخلی

Internal Marketing

هدف از بازاریابی داخلی این است که تمام فعالیت‌های داخلی یک کسب و کار را هماهنگ و یکپارچه سازد، تا بتواند بهترین خدمات ممکن را به مشتریان ارائه دهد. ایده بازاریابی داخلی این است که ما باید کارمندان خود را هم بازاریابی کنیم؛ یعنی آنها را نیز در مورد اهداف و ارزش خدمات کسب و کار خود آگاه نماییم.

۷۲- بازاریابی تلفنی

TeleMarketing

فکر کنم بدانم که به چه فکر می‌کنید: “من از بازاریابان تلفنی متنفرم.” فقط شما نیستید که این حس را دارید. اما باز هم نمی‌توان گفت که بازاریابی تلفنی، نقشی مهم در فروش محصولات به مشتریان ندارد و بنابراین بهتر است راحت از آن نگذرید. بازاریابی تلفنی یک روش از بازاریابی مستقیم است که در آن یک فروشنده با تماس تلفنی (یا شاید یک تماس تصویری یا …) با مشتریان بالقوه تماس می‌گیرد تا آنها را راضی به خرید کند. بازاریابی تلفنی می‌تواند شامل تبلیغات ضبط شده‌ای هم بشود که بعد از تماس خودکار با مشتری، برای او اجرا می‌شوند. بازاریابی تلفنی در سال‌های اخیر دشمنان بسیاری پیدا کرده و به عنوان یک روش بازاریابی به شدت مزاحم شناخته می‌شود.

۷۳- بازاریابی هدفمند

Targeted Marketing

همانطور که از نام آن مشخص است، در بازاریابی هدفمند قصد ما این است که مخاطبانی را هدف قرار دهیم که در بازار هدف ما قرار دارند و مشتریان بالقوه ما محسوب می‌شوند. بدین ترتیب، از هزینه‌ها خواهیم کاست و بازدهی را افزایش می‌دهیم.

۷۴- بازاریابی خریدار

Shopper Marketing

تمام فعالیت‌هایی که از طریق کانال‌ها و به شکل‌های مختلف و در راستای شناخت خریدار و رفتار او انجام می‌شوند و از این اطلاعات در جهت راضی کردن آنها به خرید و به نفع یک کسب و کار استفاده می‌کنند.

۷۵- بازاریابی نقطه فروش

Point-of-Sale Marketing

این استراتژی مارکتینگ، در جذب مخاطب دخیل نیست. بلکه هدفش این است که مطمئن شود در لحظه آخر، مشتری حتما خرید را انجام می‌دهد. بنابراین سعی نمی‌کند یک تاثیر طولانی‌مدت بر روی مشتری بگذارد، بلکه می‌خواهد یک تاثیر آنی بر روی مشتری بگذارد و او را در تصمیم خرید راسخ‌تر کند.

۷۶- بازاریابی عصبی

Neuro Marketing

بازاریابی عصبی به روش‌هایی از بازاریابی اشاره دارد که در طی آن، واکنش ذهن مخاطبان به یک تبلیغ یا یک روش بازاریابی ارزیابی می‌شود و بر این اساس، موثرترین تبلیغات شناسایی می‌شوند. این روش بازاریابی با آزمایشات علمی مختلفی بر روی مغز مخاطبان ممکن خواهد شد.

۷۷- بازاریابی ورزشی

Sports Marketing

هر نوع بازاریابی که به نحوی از ورزش برای فروش محصولات و خدمات یک شرکت استفاده کند، از این نوع مارکتینگ استفاده کرده است.

۷۸- بازاریابی خدمات

Services Marketing

وقتی بحث بر سر فروش خدمات باشد، کار یک تجارت کمی سخت می‌‎شود. چطور باید مردم را به خرید چیزی راضی کرد که نمی‌توانند لمس کنند؟ اینجاست که بازاریابی خدمات وارد می‌شود و تلاش می‌کند راهکارهای مختلفی را برای بیان ارزش‌های یک سرویس به صورت قابل لمس و افزایش فروش ارائه نماید.

۷۹- بازاریابی علمی

Scientific Marketing

هر استراتزی بازاریابی که از روش‌‎های علمی از جمله تحلیل، انجام آزمایش‌های مختلف و … استفاده می‌کند تا بتواند تاثیر خود را افزایش دهد، یک زیرمجموعه از استراتژی بازاریابی علمی محسوب می‌شود.

۸۰- بازاریابی تولید مصرف‌کننده

Consumer-Generated Marketing

این یکی از آن روش‌های جالب مارکتینگ است که مطمئنا شما هم از آن خوشتان می‌آید. در این روش، هدف شما این است که کاری کنید تا خود مخاطبان به تولید محتوای بازاریابی برای شما بپردازند. برای مثال، یک مسابقه برگزار می‌کنید و از مشتریان می‌خواهید تا با محصولات شما عکس بگیرند و آن را در شبکه‌های اجتماعی قرار دهند. یک مثال ساده دیگر، وقتی است که یک نفر برای مطالب شبکه اجتماعی شما، نظر می‌گذارد.

۸۱- بازاریابی کششی

Pull Marketing

هر استراتژی و تکنیکی که شما به کار بگیرید تا بتوانید کاربران را به سمت خود جذب کنید، یک استراتژی بازاریابی کششی محسوب می‌شود. این نوع از مارکتینگ در جهان آنلاین بسیار مورد استفاده است و ارتباط نزدیکی با بازاریابی درونگرا دارد. تولید محتوا، سئو سایت، فعالیت در شبکه‌های اجتماعی و … همه بخشی از این نوع بازاریابی محسوب می‌شوند.

۸۲- بازاریابی هل دادنی

Push Marketing

در این روش، شما قصد دارید محصول خود را (حتی شده با کمی زور) به مشتری معرفی کنید و او را به خرید مجاب کنید. این نوع مارکتینگ می‌خواهد فاصله بین معرفی و خرید یک محصول را تا جای ممکن کاهش دهد. برای مثال به زمانی فکر کنید که در لحظه تکمیل خرید خود، یک محصول جدید با قیمتی عالی به شما پیشنهاد می‌شود.

۸۳- بازاریابی متقاعدسازی

هدف اصلی این استراتژی آن است که از روش‌های روانشناسی برای متقاعدسازی مخاطب در مارکتینگ استفاده کند و بدین ترتیب، شانس خرید مشتری را افزایش دهد.

حتما بخوانید: ۷ اصل اساسی متقاعدسازی از نگاه دکتر رابرت چالدینی

۸۴- بازاریابی درگیرکننده

Engagement Marketing

درگیری مخاطب با برند شما اهمیّت بسیار زیادی دارد. در روش بازاریابی درگیر کننده، شما راه‌هایی را پیدا می‌کنید تا میزان درگیری مخاطب با برند خود را افزایش دهید.

۸۵- بازاریابی شاتگانی

Shotgun Marketing

بله! این استراتژی مارکتینگ، نام خود را وامدار اسلحه شاتگان است. روند آن نیز مشخص است: تعداد زیادی مشتری را در یک شلیک هدف قرار دهید. زیاد هم لازم نیست دقیق آنها را هدف بگیرید. بعد امیدوار باشید که یک تیر به هدف بخورد. این نوع بازاریابی مناسب کسب و کارهایی است که یک بازار هدف مشخص ندارند و شیوه‌های بازاریابی هدفمند چندان برایشان مناسب نیست.

۸۶- بازاریابی تک تیر اندازی

Sniper Marketing

بر خلاف بازاریابی شاتگانی که در آن شما سریع شلیک می‌کنید و مخاطبان زیادی را هدف قرار می‌دهید، در بازاریابی تک تیراندازی، شما با دقت هدف خود را مشخص می‌کنید، شرایط را در نظر می‌گیرید و سعی می‌کنید، با یک تیر، هدف خود را بزنید.

۸۷- بازاریابی ویدئویی

Video Marketing

این استراتژی فکر می‌‎کنم برای همه کاملا واضح باشد. شما با منتشر کردن ویدئو سعی می‌کنید مشتریان را جذب خود کنید. این روش در حال حاضر رشد بسیاری نسبت به قبل پیدا کرده است و بسیاری از کسب و کارها به سمت آن رو آورده‌اند. دلیل این موضوع هم مشخص است. ما عاشق تماشای ویدئو هستیم.

۸۸- بازاریابی یکپارچه

Integrated Marketing

این بیشتر از آنکه یک روش مارکتینگ باشد، یک نوع نگاه به بازاریابی است و به ما می‌گوید که تمام فعالیت‌های کسب و کارمان باید با هم یکپارچه باشند و یک هویّت ثابت داشته باشند.

۸۹- بازاریابی شبکه‌ای یا چند سطحی

Network Marketing یا Multi-Level Marketing

این نوع بازاریابی دیگر معرف حضور هر ایرانی هست. در این روش، شما نه تنها به خود فروشنده بابت هر فروش درصدی می‌دهید، بلکه در ازای فروش محصول توسط کسانی که خودش وارد سیستم فروش شما کرده است هم، درصدی به او خواهید داد.

۹۰- بازاریایی متحرک یا چابک

Agile Marketing

بازاریابی متحرک، یک رویکرد بازاریابی است که از نظریه توسعه متحرک (Agile Development) گرفته شده است و نگاهی بسیار پویا به مبحث بازاریابی دارد. تیم شما مشخص می‌کند که کدام پروژه‌ها ارزش بالایی دارند. به صورت گروهی کار را بر روی این پروژه‌ها آغاز می‌کند تا در کمترین زمان به اتمام برسد. سپس نتایج را ارزیابی می‌کند تا برای پروژه‌های بعدی آماده شود. بازاریابی متحرک، به خوبی عواملی همچون تغییر و نوسان بازار را در نظر گرفته است. در مطالب بعدی، حتما در مورد این روش بازاریابی و تکنیک‌های آن بیشتر به شما خواهیم گفت.

۹۱- بازاریابی افقی

Horizontal Marketing

دو کسب و کار با هم متحد می‌شوند تا به توزیع محصولات و خدمات دیگری کمک کنند و بدین ترتیب، دسترسی هر دو افزایش پیدا می‌کند. برای مثال، یک بانک و فروشگاه زنجیره‌ای به توافق می‌رسند تا دستگاه‌های پرداخت این بانک را در شعب مختلف این فروشگاه قرار دهند.

۹۲- بازاریابی عمودی

Vertical Marketing

در بازاریابی عمودی، شما یک بازار هدف به خصوص را مشخص می‌کنید و محصولات خود را، دقیقا با توجه به نیازها و خواسته‌های آنها شکل می‌دهید. این نوع از مارکتینگ، دقیقا نقطه مقابل بازاریابی افقی است که هدف آن، هدفگیری وسیع‌ترین قشر ممکن است.

۹۳- بازاریابی انتظار

Anticipation Marketing

انتظار، وصال را شیرین‌تر می‌کند. این از آن مفاهیمی است که در ادبیات فارسی بسیار با آن روبرو می‌شویم و البته، ایدۀ پشت بازاریابی انتظار هم هست. هر چقدر بتوانید مشتریان را قبل از عرضه محصول یا خدمات خود بیشتر تحریک کنید، طبیعتا بیشتر برای آن شوق پیدا می‌کنند. حتما شما هم صف‌های طولانی افراد مشتاق به خرید پلی‌استیشن یا آیفون را دیده‌اید که چند روز قبل از عرضه، ایجاد می‌شوند.

۹۴- بازاریابی رهبری تفکر

Thought Leadership Marketing

هدف این استراتژی آن است که یک برند را تبدیل به یک صاحب‌نظر در زمینه کاری خودش بکند و به مخاطبان، تخصص و تبحر آن را نشان دهد. این یکی از بهترین روش‌های بازاریابی است که به شخصه می‌شناسم. پیشنهاد می‌کنم داستان موفقیت بی‌نظیر مارکوس شریدان را در استفاده از این روش حتما بخوانید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۰۲ ، ۲۳:۵۰
بهادر بوربوری

فیلیپ کاتلر که بسیاری وی را به عنوان پدر بازاریابی مدرن می‌شناسند. کتاب مدیریت بازاریابی فیلیپ کاتلر به عنوان یکی از منابع اصلی آموزشی به چندین زبان ترجمه شده است و در رشته بازاریابی دانشگاه‌های  مطرح جهان تدریس می‌شود.

١٥ جمله  ای که از وی در ادامه مشاهده می‌کنید؛ شالوده نظرات او در صنعت بازاریابی را تشکیل می دهد که البته در تمامی کسب و کارهای روز جهان از جمله صنعت کسب و کارهای هرکا می تواند مورد استفاده قرار گیرد و مطالعه و دانستن آن خالی از لطف نیست:

  1. بازاریابی، مسابقه‌ای است که خط پایان ندارد.
  2. بازاریابی، هنر پیدا کردن روش‌های زیرکانه برای جا انداختن محصولات‌تان نیست. بلکه هنر ایجاد ارزش واقعی و اصیل است.
  3. طی شصت سال اخیر، بازاریابی از نگاه محصول محور به نگاه مشتری محور، تغییر وضعیت داده است.
  4. یک شرکت خوب، می‌کوشد بهترین کالاها و خدمات را عرضه کند. یک شرکت عالی، در کنار عرضه‌ی بهترین کالا و خدمات، می‌کوشد جهان را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کند.
  5. بزرگ‌ترین اشتباه، نظریه پردازی قبل از گردآوری اطلاعات است.
  6. منظره‌ی اقتصادی امروز جهان، با دو نیروی اصلی شکل گرفته است: تکنولوژی و جهانی‌شدن.
  7. بازاریابی را می‌توان در یک روز یاد گرفت. اما متاسفانه ماهر شدن در آن یک عمر زمان می‌خواهد.
  8. بهترین شکل تبلیغات قابل تصور، حرف‌هایی است که مشتریان راضی در مورد شما می‌زنند.
  9. فروشنده حرفه‌ای، مشتری را در اولویت اول و محصول خودش را در اولویت دوم قرار می‌دهد.
  10. بهترین روشی که برای حفظ مشتریان سراغ دارم، این است که هر روز فکر کنید چگونه می‌توانید با پولی کمتر از دیروز، چیزی بیشتر از دیروز به آن‌ها بدهید.
  11. شرکت‌های خوب، نیازهای بازار را تامین می‌کنند. شرکت‌های برتر، بازار می‌سازند.
  12. بهترین شکل تبلیغات قابل تصور، حرف‌هایی است که مشتریان راضی در مورد شما می‌زنند.
  13. خیلی مهم است که انتخاب درست استراتژیک را به انتخابی که به سرعت سود می‌دهد، ترجیح دهیم.
  14. شرکت‌ها بیشتر به هزینه‌ی انجام دادن کارها فکر می‌کنند. آنها به هزینه‌ای که به خاطر انجام ندادن کارها متحمل می‌شوند، توجه ندارند.
  15. سهم بازار را نخرید. فکر کنید که چگونه می‌توانید سهم بازار را به دست بیاورید.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۰۲ ، ۱۲:۵۲
بهادر بوربوری

«جهان به کسانی تعلق دارد که از گِلی شدن دست‌های خود هراس ندارند»
 

داستان هاروارد شولتز به وضوح یادآور موفقیت است، موفقیتی که نه فقط با عزم و اراده فردی، بلکه با مشارکت و همکاری حاصل شد. دیدن دستاوردهای بعدی او باید بسیار هیجان انگیز باشد.  «بیل گیتس»

 

اثری برجسته تاثیرگذار از مدیر و مدیرمسئول دیرینه استارباکس درباره مسئولیت‌های جدید رهبران، کسب‌و‌کار‌ها و شهروندان در دنیای امروز از نگاه شخصی او به کار و زندگی.

هاروارد شولتز در کتاب از هیچ تا همه چیز به دنبال پاسخ برای سوالاتی می‌گردد که امروز برای هر جامعه‌ای ضروری هستند؛ 

ما چه  چیزی را مدیون یکدیگر هستیم؟ چه وظیفه‌ای در قبال هم داریم؟ چگونه می‌توانیم انگیزه‌ها، نبوغ و حتی دردهای خود را به چیزی معنادارتر از موفقیت فردی پیوند بزنیم؟ وظیفه ما در جایی که کار و زندگی میکنیم، چیست؟

از هیچ تا همه چیز با روایتی در هم پیچیده از خاطرات بی‌پرده، داستان پرفرازونشیب تلاش و مسئولیت پذیری، و اثباتی بر اینکه آدم‌های عادی نیز می‌توانند کارهای غیرعادی انجام دهند؛ نمای پشت صحنه‌ای از تلاش‌های بی‌چون‌و‌چرای هاروارد شولتز برای به چالش کشیدن نظریات کهنه درباره نقش تجارت جهانی امروز است.

شولتز و همکارانش در طول دوران حرفه‌ای فعالیت خود از بیمه خدمات‌درمانی و کمک هزینه تحصیلی دانشگاه برای باریستاهای نیمه‌وقت گرفته تا مسائل بحث برانگیزی مانند نژاد و پناهندگی را نیز با همان حساسیت و خلاقیتی که در خصوص قهوه نشان می‌دادند، خطاب قرار دادند. این کتاب در قلب خود روایت الهام بخش و امیدوارکننده حقیقتی است که وقتی برای هدفی بزرگ‌تر از اهداف شخصی خودمان برمی‌خیزیم، سخن می‌گوییم و دست به دست هم می‌دهیم، اتفاق می‌افتد.

 

در قسمتی از کتاب می‌خوانیم:

آن‌ها به تماس‌هایم پاسخ نمی‌دادند. تلفن را روی من قطع می‌کردند. با بدبینی یا تردید با من مواجه می‌شدند و می‌گفتند بعداً به من پاسخ خواهند داد، اما چنین نمی‌کردند. بعضی از آن‌ها که خود را آگاه‌تر از من می‌دانستند، نصیحت می‌کردند که ایدة ساخت اسپرسوبار و فروش نوشیدنی‌های عجیب در فنجان‌های کاغذی احمقانه است و درواقع من را احمق خطاب می‌کردند. برخی از تجار موفق سیاتل ایدة من را مسخره کردند و فروتنانه به دلایل شکست آن اشاره کردند. افراد بسیاری دست رد به سینه‌ام زدند. گاهی اوقات پیش از ملاقات با سرمایه‌گذاران احتمالی چند دقیقه قدم می‌زدم تا قدری آرام شوم.

باور کردن انتقادها بسیار آسان بود. اما من کوتاه نمی‌آمدم. اعتقاد نداشتن دیگران به رؤیاهای شما به معنای ناممکن بودن آن‌ها نیست.

در طول یکی از جلسات گفتم: «بسیار مهم است که به ریشه‌های قدیمی کسب‌وکارمان بازگردیم. بیایید دوباره دست‌به‌کار شویم و دست‌هایمان را گِلی کنیم!» این را درحالی‌که دستانم را مقابل آن‌ها گرفته بودم، عنوان کردم. گِلی کردن دست‌ها به شعاری تبدیل شد که همیشه تکرار می‌کردم. درواقع، یک روز درحالی‌که از بخش معماری و طراحی فروشگاه‌های استارباکس عبور می‌کردم، پوستری توجه مرا به خود جلب کرد. تصویری از یک جفت دست گِلی با این نوشته، «جهان به کسانی تعلق دارد که از گِلی شدن دست‌های خود هراس ندارند». درخواست کردم تا پوستر را قرض بگیرم و آن را با خود تا طبقة هشتم بردم و بر دیوار اتاق هیئت‌مدیرة تیم اجرایی آویختم تا هر بار که جلسه‌ای داشتیم، تیم اجرایی استارباکس بتواند آن را ببیند.

گِلی کردن دست‌ها همچنین به این اشاره داشت که بدانیم قدرت و موفقیت کسب‌وکارمان از کجا نشئت گرفته است. منشأ آن اتاق هیئت‌مدیره نبود، بلکه این موفقیت از پایین‌ترین مرتبه، یعنی فروشگاه‌ها و مدیران و باریستاهای آن، حاصل می‌شد.

 

 

شناسنامه

شابک
9786222201722
نام کتاب
از هیچ تا همه چیز
نام اصلی
From the Ground Up
نویسنده (ها)
هاروارد شولتز
مترجم (ها)
الهام شریف
موضوع کتاب
موفقیت و مدیریت
قطع
رقعی
صفحات
447
تاریخ چاپ
سال 1399
نوبت چاپ
چاپ دوم
سال چاپ اول
1399
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۰۲ ، ۰۹:۴۹
بهادر بوربوری

درباره 12 درس موفقیت از زبان مدیر استارباکس Howard Schultz ...

 

    کافه‌ای در سال 1971 میلادی در بازار تاریخی پایک پِلِیس (Pike Place Market) در شهر سیاتل افتتاح شد. اکنون این کافه‌ی کوچک قدیمی به معروف‌ترین کافه‌ی دنیا تبدیل شده است. مدیرعامل این برند، درباره 12 درس موفقیت توضیح می دهد. با یوکن همراه باشید.

    قهوه‌ی استارباکس 21 هزار شعبه در 65 کشور دنیا دارد و به عنوان معروف‌ترین و رو به رشدترین کمپانی‌های آمریکایی شناخته می شود. جالب است بدانید، این شرکت در سال 1994، 425 شعبه داشت و به سرعت در سال 2013 به 19767 شعبه رسید. در ادامه‌ی مقاله به شما می گوییم قهوه‌ی استارباکس چطور این پیشرفت فوق‌العاده را تجربه کرد؟ هاوارد شولتز (Howard Schultz)، مدیرعامل موفق این برند، درباره موفقیت‌های قهوه استارباکس توضیح می دهد.

هدف و مأموریت خود را به روشنی تعریف کنید

    قهوه‌ی استارباکس تنها یک مأموریت داشت: "الهام بخشیدن و تغذیه‌ی روح آدمی". این مأموریت در طول چهل سال در خدمت کمپانی قهوه‌ی استارباکس بوده است. استارباکس تنها یک کافه برای قهوه خوردن نیست، بلکه هر کسی می تواند در بین سختی‌های روزانه به این کافه بیاید و زنگ تفریحی داشته باشد. این کافه، جای خوبی برای دورهمی های دوستانه و قرار ملاقات‌های کاری است. کافه استارباکس همیشه در نظر داشته تجربه‌ی منحصر به فردی به مشتریان خود دهد، بدون توجه به این که چه سن، تخصص و فرهنگی دارند. این استارباکس کافه را مکانی برای خوش گذرانی، آرامش داشتن و کارکردن معرفی می کند.

با مشتریان خود وارد رابطه شوید

    اگر برای اولین بار به کافه قهوه‌ی استارباکس بروید، با سؤالاتی از جانب پیش خدمت‌ها رو به رو خواهید شد. مثلاً "چطور می توانم کمکتان کنم؟" یا "نوشیدنی خاصی مدنظرتان است؟". این سؤالات ساده به منظور خدمات دهی به مشتریان پرسیده می شود و بازاریاب‌ها هم باید نحوه استفاده‌ی بهینه از آن را یاد بگیرند. وقتی دقیقا بدانید مشتری به دنبال چه چیزی است، در تصمیم گیری درست به او کمک خواهید کرد.

مشتریان و کارمندان خود را بشناسید

اگر همیشه به یکی از شعب قهوه استارباکس بروید، باید خیالتان راحت باشد پیش خدمت نام و سفارش موردعلاقه‌تان را می داند. این ترفند بسیار کوچک، بهترین مشوق برای مشتریان و تجربه‌ای ماندگار و به‌یادماندنی خواهد بود که باعث خوشحالی آن‌ها می شود.

علاوه بر آن، لازم است کارمندان خود را هم بشناسید. اگر کارمندانتان را نشناسید، متوجه نمی شوید چه چیزی برای مشتریانتان سرو خواهند کرد. یکی از کارمندان استارباکس برای اولین بار فراپاچینوی سیگنچر را با نام دینا کمپیون درست کرد.

نوآوری داشته باشید

شرکت قهوه‌ی استارباکس به هدف اولیه خود پایبند هست، اما خیلی هم نوآوری دارد. این برند در سال 2010 میلادی، طرح "اینترنت وای فای رایگان" را اجرا کرد تا به نیاز مشتریان پاسخ دهد. وقتی متوجه شد خیلی از مشتریان تمایل دارند قهوه‌ی خود را داخل منزل سرو کنند، سرویس قهوه‌ی فوری را ارائه داد که قهوه را درب خانه با دستگاه وِریسمو درست کرده و تحویل مشتری می دهد. جالب است بدانید، قهوه‌ی استارباکس این امکان را در اختیار مشتریان قرار داده که هزینه را از طریق اپلیکیشن آیفون بپردازند.

پس قهوه‌ی استارباکس به همان میزان که به مأموریت و اصالت خود پایبند است، بسیار انعطاف پذیر بوده و همگام با تغییرات و نیازهای مشتریان گام بر می دارد.

مسئولیت پذیر باشید

اگر مرتکب اشتباهی می شوید، باید مسئولیت آن را بپذیرید. مثلاً در قهوه‌ی استارباکس اگر سفارش مشتری اشتباه سرو شود، بی‌هیچ سؤال و پرسشی سفارش درست را دریافت خواهد کرد. کارمندان قهوه‌ی استارباکس این طور آموزش دیده اند که هر بار بهترین تجربه را در اختیار مشتریان قرار دهند. این همان پذیرش مسئولیت اشتباهات احتمالی است. هر فردی ممکن است اشتباه کند، اما مهم این است با قبول اشتباه، رفتاری درست از خود نشان دهیم.

 

برخلاف مسیر رودخانه حرکت کنید

در خیلی از کشورها، قهوه‌ی استارباکس بر سر هر تقاطعی یک شعبه دارد. پس این برند برخلاف رقیبان، تمرکزی روی الگوی ترافیکی، لوکیشن و خصوصیات جمعیت شناختی ندارد. استارباکس تمام مناطق خالی را تحت پوشش خود در آورده است. هر چند در ابتدا تصور می شود این استراتژی، نتیجه‌ی عکس داشته باشد؛ اما این حرکت جسورانه به قهوه‌ی استارباکس کمک کرد تا از رقیبان جلو بزند.

گاهی لازم است برخلاف جهت بازار گام بردارید و کاری انجام دهید که دیگر شرکت‌ها به آن فکر نمی کنند یا قدرت انجامش را ندارند. شاید این کار ریسک بالایی داشته باشد، اما قطعاً منافع چشمگیری برای شرکت به ارمغان خواهد آورد.

از قدرت شبکه‌های اجتماعی بهره ببرید

شبکه‌های اجتماعی نقش مهمی در بازاریابی امروزی و فروش بیشتر دارند؛ اما چطور می توانیم حضور مؤثرتری در فضای مجازی داشته باشیم؟ اکنون قهوه‌ی استارباکس از شبکه اجتماعی اینستاگرام استفاده کرده تا برند خود را معرفی کند. البته این شرکت از شبکه‌های اجتماعی تنها برای معرفی محصولات استفاده نکرده، بلکه با اشتراک گذاری تصاویر مشتریانی که از استفاده‌ی قهوه‌ی استارباکس لذت می برند، اشتیاق بیشتری در مخاطبان به وجود آورده است.

پس برای پیشرفت شرکت خود نیاز به حضور در فضای مجازی خواهید داشت. البته مهم این است برنامه‌ی کار درستی برای برند خود پیدا کنید و مطمئن شوید مخاطبان به برندتان علاقه‌مند شده‌اند.

به جزئیات توجه کنید

باید به تمام جزئیات دقت کنید، زیرا همه چیز مهم است. حسابداران قهوه‌ی استارباکس پیشنهاد دادند دستمال توالت از دولایه به تک لایه تغییر پیدا کند تا شرکت هزینه‌های خود را به طور قابل توجهی کاهش دهد، اما مدیران این پیشنهاد را قبول نکردند. مدیران استارباکس معتقد بودند گذاشتن دستمال یک لایه با تصویر برند قهوه‌ی استارباکس منطبق نیست، زیرا به عنوان "لوکسِ مقرون به صرفه" شناخته می شود.

شرکای خوبی انتخاب کنید

قهوه‌ی استارباکس در سال‌های اخیر برای خود شرکایی انتخاب کرده تا کسب و کارش را توسعه دهد. مثلاً در سال 1993 میلادی با یکی از کتاب فروشی‌های آمریکا با نام بارنز و نوبل (Barnes & Noble) وارد همکاری شد تا در فروشگاه‌های کتاب محصولات قهوه‌ی استارباکس را ارائه دهد. این استراتژی بسیار مؤثر بود، زیرا هیچ چیز بیشتر از قهوه هنگام مطالعه کردن نمی‌چسبد.

استارباکس همکاری دیگری هم با اپل داشته است. اپل از سال 2006 میلادی در اپلیکیشن آی تیونز (iTunes) آهنگ‌هایی را ارائه می دهد که فقط در استارباکس می‌توان آن‌ها را گوش داد. قهوه‌ی استارباکس با شرکت‌های دیگری هم وارد همکاری شده تا به پیشرفت خوبی برسد.

 با شرکت‌های مکمل همکاری کنید یا سازمان‌های خیریه، تفاوت ندارد، در هر صورت همکاری با دیگر شرکت‌ها به شما کمک می کند تا به سرعت پیشرفت کنید و خود را بازاری جدید معرفی کنید.

همیشه باثبات باشید

ثبات عامل مهمی است که می‌تواند باعث وفاداری مشتریان شود. اگر در یک بازه‌ی زمانی، محصولات و خدماتی باکیفیت ارائه دهید، از آن پس مشتریان از شما می خواهند همین سطح از محصولات و خدمات را داشته باشید. قهوه‌ی استارباکس توانست در این زمینه به پیشرفت خوبی برسد و همیشه کیفیت ثابت و خوبی به مشتریان تمام شعبه‌ها ارائه دهد. اگر به شعبه‌ی فرانسه استارباکس بروید و قهوه‌ی لاته سفارش دهید، دقیقا همان طعمی را تجربه می کنید که در شعبه‌ی نیویورک سرو می شود.

سازگار با محیط شوید

قهوه‌ی استارباکس باید ثبات خود را حفظ کند، اما در عین حال تطبیق پذیری با محیط محلی هم بسیار مهم است؛ یعنی با این که قهوه‌ی موردنظر همان طعم اصیل را دارد، اما هر شعبه با شعبه‌ی دیگر متفاوت است. قهوه‌ی استارباکس توانسته به مخاطبان خود این حس را بدهد که بیشتر یک برند محلی است تا برند ملی.

مدیران خوبی انتخاب کنید

قهوه‌ی استارباکس در سال 2007 میلادی دچار مشکل شد. شرکت در مسیر اشتباهی قدم برداشته بود. دنبال کردن سود اولویت اصلی شرکت شده بود؛ در حالی که دلیل حضور استارباکس در بازار، این نبود. مدیریت برند قهوه‌ی استارباکس گفت: "ما در کسب و کار خود هستیم تا سطح توقعات مشتریان را بالاتر ببریم".

شولتز، مدیرعامل قهوه‌ی استارباکس، 10 هزار نفر از مدیران استارباکس را در نیو اورلان جمع کرد تا با سخنرانی چهار روزه‌ی خود الهام بخش آن‌ها باشد. مدیران استارباکس با اشتیاق و انرژی بیشتر به سرکار خود بازگشتند. در این راستا برند استارباکس در سال 2013 به سودآوری بیشتری دست یافت. پس هر کسب و کار موفقی برای تجدید قوا به رهبری بزرگ و شایسته نیاز دارد.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۰۲ ، ۰۹:۴۰
بهادر بوربوری

 

 

در سال ۱۹۸۴ در ونکور کانادا عده ای از معلمان مدرسه، رستوران معمولی را که ورشکست شده بود خریداری کردند. این رستوران در زیرزمینی در کنار یک دانشگاه دانشگاه بزرگ واقع شده بود. این معلمان پول کافی نداشتند تا رستوران را تعمیر و بازسازی کنند. آنها با تمیز کردن محل، و حداقل امکانات، رستوران را راه اندازی کردند. در کنار این رستوران، رستورانهای بزرگ و معروفی وجود داشتند که رقابت با آنان کار آسانی نبود.

این رستوران تنها در یک صورت می توانست به موفقیت دست یابد و آنهم داشتن ایده ای کاملا نو و متفاوت بود تا مشتریان را به آنجا سرازیر کند. معملمان وقتی دیدند که با غذای بهتر نمی توانند رقابت کنند، ایده بسیار جالب بکار گرفتند. آنها شروع به جمع اوری ۸۰ نوع نوشابه از کشورهای مختلف کردند و سپس تابلوی بزرگی بر در رستوران نصب کردند که روی آن نوشته شده بود. “دور دنیا با ۸۰ نوشابه مختلف”. آنها دفترچه ای مانند گذرنامه درست کردند و هنگامی که میمانان نوشیدنی کشور خاصی را سفارش می دادند، در گذرنامه آنها، مهر آن کشور اضافه می شد. افرادی که ۴۰ نوع مختلف نوشیدنی را آزموده بودند، یک لیوان بسیار زیبا هدیه می گرفتند. و افرادی که تمامی ۸۰ نوشابه را سفارش داده بودند، یک تیشرت مخصوص هدیه می گرفتند و همچنین عکسشان بر دیوار رستوران نصب می شد.

آنها خبرنامه ای درست کردند که فقط در رستوران توزیع می شد. غذای آنها همبرگر و سیب زمینی سرخ کرده بود. وقتی فردی وارد رستوران می شد با استقبال گرم کارکنان روبرو می شد. آنجا یک رستوران بود، ولی نقطه قوت آنها غذاها نبود بلکه نوشیدنی های متنوع بود. مدیران رستوران هر روز بین میمانان حاضر شده و خود را معرفی کرده و نظرات مشتریان را جویا می شدند.

یکی از دلایل مهم موفقیت رستوران نزدیکی آن به دانشگاه بود. با اینکه غالب دانشجویان پول کافی برای خرید نوشابه های گران قیمت نداشتند، ولی جذابیت تجربه نوشابه های جدید باعث شده بود که بسیاری از آنها با جمع آوری پولهایشان و صرفه جویی در موارد دیگر به این رستوران مراجعه کنند.

با رشد سریع این رستوران بانکهای زیادی علاقه مند به دادن وام شدند تا شعبات جدیدی افتتاح شوند. در مدت کوتاهی ۶ شعبه جدید راه اندازی شد. در اینجا بود که صاحبان رستوران اشتباهاتی را انجام دادند. شعبات جدید بسیار شیک تر و تجملی تر بودند، ولی هیچکدام از آنها در نزدیکی دانشگاه واقع نبود پس آنها شروع به تبلیغ در گرانترین برنامه های رادیویی کردند.

آنها منوی خود را متنوع تر نمودند. حتی غذاهایی با ادویه های خاص به منو اضافه کردند. ولی پس از مدتی کیفیت غذاها کاهش یافت. دلیل آن شلوغی رستوران و مشغله زیاد مدیران بود. آنها شروع به استفاده از پنیرهای ارزانتر کردند تا سودشان بیشتر شود. پس از مدتی تعداد نوشابه ها کاهش یافت، بطوری که نیمی از انواع نوشابه های منو، موجود نبود. آنها چاپ گذرنامه را متوقف کردند. بر تعداد مشتریان ناراضی افزوده شد، ولی مدیران وقت نداشتند که به انتقادات آنان گوش کنند. پس از مدتی این رستورانها ورشکست شده و تعطیل شدند.

درسهایی که می آموزیم:

۱- همواره به مشتریان نزدیک بمانید.

زمان کافی اختصاص دهید تا نظرات مشتریان را در مورد غذا و کیفیت خدمات ارائه شده جویا شوید. با برگزاری نظرسنجی، به نقاط قوت و ضعف خود از دید مشتری پی ببرید. نرمن برینکر یک رستوراندار موفق، هر روز بعنوان ناشناس به پارکینگ رستوران می رفت و از میهمانانی که در حال خروج بودند، نظراتشان را می پرسید. او حتی به رستورانهای رقیبان مراجعه می کرد و نظرات میمانان را جویا می شد. اگر رستورانی جمع آوری نظرات میمانان را متوقف کند، احتمال شکست خود را چندین برابر می کند.

۲- اگر کیفیت غذا و خدمات پایین باشد، تمامی روشهای بازاریابی دنیا هم نخواهد توانست مشتریان همیشگی ایجاد کنند.

سود اصلی رستورانها در مشتریان ثابت آنهاست. پس سعی کنید برای هر مشتری تجربه لذت بخشی بیافرینید تا او را وادار به مراجعات بیشتر کنید.

۳- عوامل موفقیت خود را بشناسید و آنها را هیچگاه متوقف نکنید.

پیروزی، شما را شکست ناپذیر نخواهد ساخت. پیروزی باید شما را هوشیارتر سازد. اگر ایده را پیاده سازی می کنید و پاسخ مناسبی می گیرید، آن ایده را براحتی کنار نگذارید. همواره در حال آزمایش ایده های جدید و ارزان باشید.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۰۱ ، ۱۶:۳۴
بهادر بوربوری

 

 نکات مهم در مکان یابی رستوران :

 

با توجه به تاثیر مکان یابی در تهیه مواد اولیه، پوشش بازار هدف، نیروی کار، محیط زیست و غیره، به عبارتی می توان گفت انتخاب محل مناسب برای هر نوع کسب و کار از جمله رستوران می تواند نقش بسیار مهمی در موفقیت و یا شکست یک پروژه داشته باشد.

مکان یابی عبارتست از انتخاب محل مناسب برای ایجاد کسب و کار، با در نظر گرفتن شرایط بهینه. مکان یابی پروژه درکنار عواملی نظیر پرسنل، محصول تولیدی، تبلیغات، بازاریابی و غیره به عنوان یکی از ارکان موثر در موفقیت یک کسب و کار به حساب می آید.

 

١- دهک بندی :

 

فرض کنیم که بخش بزرگی از جامعه، مشتریان هدف کسب و کار شما را تشکیل می دهند. برای اینکه بتوانید فروش منوی مجموعه خود را در بازار هدف پیش بینی کنید، می توانید از ابزارهای تحلیلی برای دست یابی به اطلاعاتی نظیر سبک زندگی، درآمد افراد و ... در بازار هدف را بدست آورید. با توجه به داده های بدست آمده از این اطلاعات می توانید مکان مناسب برای راه اندازی کسب و کار خود را تعیین کنید.

 

٢- رقابت :

 

یکی از روش های مقرون به صرفه و ارزان در مکان یابی، بررسی مکان و محل کسب و کار رقبا در بازار است، مثلا رستوران ها و فست فودها، در مکان هایی که تردد افراد و مردم در آنجا زیاد است، کسب و کار خود را راه اندازی می کنند. بررسی مکان کسب و کار رقبا می تواند معیارهای مهمی برای راه اندازی پروژه در محل مورد نظر را به شما بدهد، بعلاوه اینکه می توانید به کمک این معیارها، کسب و کار خود را به سمتی اداره کنید که بتوانید مشتریان بیشتری را جلب کنید.

 

٣- وضعیت ظاهر :

 

فرض کنیم که کسب و کار شما در مسیر پرترددی قرار دارد که می تواند به راحتی مورد بازدید هزاران نفر قرار بگیرد، برای اینکه بتوانید هزینه های مربوط به مکان یابی را کاهش دهید، می توانید کسب و کارتان را در مکانی نزدیک به مقصدهای پرتردد تعیین کنید و ظاهر کسب و کار خود را به نحوی آرایش (طراحی) کنید که نظر مشتریان هدف را به خوبی به خود جلب کنید. این کار باعث صرفه جویی در هزینه های مربوط به مکان در مراکز تجاری و سایر مجتمعات گران قیمت می شود.

 

٤- امکانات :

 

علاوه بر منوی خوب و برنامه بازاریابی کارآمد، دسترسی مشتریان هدف به محل کسب شما از جمله نکات مهمی است که باید در مکان یابی رستوران به آن توجه داشته باشید. معمولا یک مکان خوب باید دارای محل مناسب برای پارک خودرو باشد تا بتواند نیاز پایه مشتریان و مراجعه کنندگان خود را تامین کند. علاوه بر این نزدیک بودن به ایستگاه های مترو، اتوبوس و سایر سیستم های حمل و نقل عمومی نیز باید در نظر گرفته شود تا تمامی راه های ارتباطی و دسترسی مشتریان را بتوان تحت پوشش قرار داد.

 

٥- زیرساخت های مخابراتی :

 

یکی دیگر از موارد مهم در مکان یابی، دسترسی به زیرساخت های مناسب شبکه های مخابراتی در منطقه است. در زمان اجاره و یا خرید محل کسب حتما باید دسترسی منطقه به فیبرهای نوری و پهنای باند منطقه را به خوبی بررسی کنید. امروزه به دلیل گستردگی استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی و همچنین تمایل مشتریان، این مهم هم به عنوان یکی از موارد در جلب رضایت مشتریان در کسب و کار شما است ، البته گفتنی است که این عوامل تنها برای برخی کسب و کارها اهمیت دارند اما می توانند در کسب و کارهایی که نیازی به شبکه های مخابراتی و پهنای باند زیادی ندارند همانند بسیاری از کافه و رستوران ها نیز به عنوان عنصر کلیدی در توسعه کسب و کار مورد استفاده قرار بگیرند.

 

٦- هزینه های مکان :

 

علاوه بر هزینه های اجاره و خرید مکان کسب و کار باید هزینه های جانبی مربوطه را نیز بررسی کرد. به عنوان مثال اگر محل مورد نظر شما در مکانی دور از دسترس قرار داشته باشد، طبیعی است که باید هزینه های زیادی را صرف تبلیغات کرده تا بتوانید آگاهی عموم از کسب کار خود را افزایش دهید. همچنین طراحی مجدد و تغییر دکوراسیون، نقاشی و نوسازی محل نیز می تواند موجب افزایش هزینه های جانبی شوند پس باید در زمان خرید یا اجاره مکان به این نکات توجه لازم را داشته باشید.

 

٧- دسترسی به زیر ساخت های انرژی مناسب :

 

دسترسی به زیر ساخت های انرژی مناسب برای کسب و کارهای خوراک و نوشیدنی به دلیل استفاده از تجهیزات پر مصرف اهمیت زیادی دارد. پس به هنگام خرید و اجاره مکان باید ظرفیت های مدارها و تامین توان انرژی منطقه مورد ارزیابی قرار بگیرند.

 

 

٨- عوامل شخصی :

 

عوامل شخصی شامل هزینه ها و زمان رفت و آمد، هزینه اجاره یا خرید ملک و سایر محدودیت های بازدارنده ای که ممکن است از سوی صاحب ملک برای مستاجر و یا سیستم مدیریت به وجود آید می باشد که تاثیر زیادی به روی روش ها و سیستم مدیریت دارد. به عنوان مثال یکی از عواملی که می تواند در سیستم مدیریت اخلال ایجاد کند زمان و هزینه رفت و آمد شما از محل کار به محل زندگی و بلعکس است، فرض کنیم زمان رفت وآمد شما به محل کسب و کار طولانی باشد در اینصورت، مدیریت کسب و کار را برای شما دشوار خواهد کرد، به همین دلیل در نظر گرفتن عوامل شخصی در مکان یابی پروژه نیز جز عناصر مهمی هستند که باید بررسی شوند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۹ ، ۱۴:۱۱
بهادر بوربوری

 

یادداشتی درباره مبانی موفقیت در رستوران داری :

باید به این موضوع توجه داشت که تقریباً آرزوی بسیاری از افراد فعال در صنعت رستوران داری داشتن یک رستوران خوب و موفق است و هرگز کسی دوست ندارد رستوران ضعیفی داشته باشد. در این یادداشت به شرایط لازم برای موفقیت در رستوران داری اشاره می کنم : 

 

نخست - هیچگاه بدون در نظر گرفتن این سه اصل، شروع نکنید؛ هیچ رستورانی بدون داشتن بهترین سرآشپز، بهترین مکان و بهترین کانسپت موفق نخواهد بود. در مجموع این بهترین ها باهم نتیجه و مبانی عملکرد داشتن یک رستوران موفق را نشان می دهد. بسیاری از کارآفرینان این صنعت به این موضوع اشاره داشته‌اند که موقعیت مکانی بی اهمیت است، چرا که من رستوران موفق خود را به شکلی می‌سازم که مقصدی برای همه باشد. این جمله برای کسانی است که رستوران شان موقعیت جغرافیایی نامناسبی داشته و زمانی که رستوران جای خوبی نباشد، هرگز مقصد مشتریان شما نخواهد بود. توجهرداشته باشید که مفهوم در دسترس بودن یعنی همه چیز! هرچه رستوران شما به لحاظ مکانی قابل دسترس باشد، شانس موفقیت و برنده شدن شما بیشتر خواهد بود. یکی از دلایل رونق سریع و کسب موفقیت در صنعت رستوران داری توجه به این مسائل بوده که شرایط دسترسی را برای مشتریان  تسهیل کنند و همچنین قیمت ها هم مناسب باشد.

 

دوم - به سرمایه مورد نیاز توجه داشته باشید  و آن را حتماً و صد در صد دست بالا بگیرید. برنامه ریزی شما باید به نحوی باشد که بین شش تا حداکثر نه ماه روی سرمایه شما کار شود. یقیناً با بالا رفتن هزینه ها و مدت زمانی که طول می کشد مکان جدیدی نظم بگیرد و مشتریان بیایند، بسیار کلافه خواهید شد. بسیاری از رستوران های جدید، پس از هیجانات ابتدایی افتتاح رستوران ، با نوساناتی روبرو خواهند شد. این دقیقاً زمانی است که سرمایه گذاری دچار بحران می‌شود.

بسیاری از مدیران رستوران ها از درآمد اولیه خود  دچار غرور می شوند و تصور می‌کنند این دوران طلایی تداوم خواهد داشت، در عین حال پس از مدتی خواهیم دید که خیلی از رستوران ها به همین شکل از دور خارج می‌شوند. هرگز نباید اجازه داد موفقیت‌های نخستین ذهن را تسخیر کند چرا که موفقیت تنها در طول زمان با در نظر داشتن برنامه و استراتژی در سالهای بعد خود را نشان می دهد.

 

سوم - یادگیری صحیح اصول رستوران داری و همچنین آموزش و انتقال  بی حد و مرز این دانش به نیروهای مجموعه خودتان؛ به هیچ وجه از در اختیار دادن دانش کاری و شغلی به نیروهای خود واهمه نداشته باشید، اینکه آنها به شما وفادار نمانند و ترکتان کنند، بدانید این یاد دادن به طور معجزه آسایی پاداش و نتیجه خوبی برای شما و مجموعه شما در بر خواهد داشت چرا که ابتکار عمل از این انتقال دانش می آید و همیشه مورد استقبال قرار خواهد گرفت، نتیجه اش را در منویی متفاوت، غذاهای جدید،… خواهید دید که بسیار تاثیرگذار است.

 

چهارم-  هنگامیکه مشتریان ثابت دارید و رستوران تان محبوب است، کم فروشی نکنید. مهم‌ترین پولی که هزینه می‌کنید باید هزینه ای باشد که در راستای تأمین رفاه مشتریان باشد. توجه داشته باشیدکه  هرچیزی که با مشتری در ارتباط است بسیار حائز اهمیت است. توصیه ممن به شما این است که  درصد مشخصی از درآمد مجموعه خود را در جهت پیشرفت مواردی که روی رضایت مشتری اثر مثبت خواهد داشت هزینه کنید. کارت های هدیه، سرویس های پذیرایی رایگان، تخفیف در مناسبت های خاص و ... می تواند کارآمد باشد. به عنوان مثال می توانید غذایی را برای مشتری ببرید و بگویید سرآشپز از شما خواسته است این غذا را تست کنید، این موضوع سبب خواهد شد ارتباط خوبی بین دو طرف برقرار شود. بهترین راه جهت حفظ مشتری و ایجاد فضای مثبت‌اندیشی این است که برای مشتریان خود که اکنون در رستوران موفق شما حضور دارند، حتماً سرویس مناسبی ارائه دهید.

 

پنجم- بر روی سازماندهی و ساماندهی سیستم عملکرد رستوران خود تمرکز کنید. عدم داشتن توانایی در جهت ایجاد یک سازمان منسجم و دارای نظم و ترتیب، یکی از بزرگترین چالش‌های مدیر یک رستوران موفق خواهد بود. بسیاری از مدیران تمایل ندارند خیلی درگیر کار شوند. لذا برای اینکه کارتان را با جان و دل پذیرا باشید می‌بایست همانند یک زنجیر به هم پیوند خورده عمل کنید. ایجاد فضای دارای انضباط کاری هیچ‌گاه نبایست جلوی فرآیند خلاقیت را بگیرد، بلکه قرار دادن سیستم منظم می‌بایست شرایط ایجاد خلاقیت را نیز برای همگان فراهم کند.

 

ششم- همواره و در همه حال خود را جهت یادگیری و رشد و تعالی آماده کنید، مخصوصاً زمانیکه یک مدیر  هستید.بسیاری از کارهای بزرگ همچون ایده تولید یک محصول، معمولاً از افکار یک کارگر ساده به وجود می‌آید. این ایده‌های بالقوه به ندرت بالفعل می‌شود مگر اینکه تنها از اشخاص دیگری که قدرت تکمیل ایده را دارند کمک گرفت. به عنوان مدیر یک رستوران موفق ، تمام تمرکزتان را بر روی افراد و برقراری ارتباط با آنها بگذارید. همواره با کسانی معاشرت کنید و هم صحبت شوید که از شما باهوش‌ترند.هوشمندانه‌ترین کار ارتباط با افرادی است که متوجه نکاتی می شوند که شما آنها را نمی‌بینید! سپس دلایلی ارائه بدهید تا برای آن ها هم مهم باشد و به شما کمک کنند.

رسیدن به این نکته که همواره باید در پی یادگیری باشید حقیقت بسیار بزرگی ست که شاید در زندگی بخصوص در زمینه کاریتان بسیار مفید باشد. با شنیدن و مطالعه تجارب دیگران متوجه خواهیم شد همه چیز به ابعاد رستوران، مقدار سرمایه و ... بستگی ندارد بلکه خواهید توانست با استفاده از کلیه‌ روشهای تجربی و آکادمیک و همچنین  با در نظر گرفتن آیتم‌های مربوط به کارشناسی و آسیب‌شناسی عملکرد توسط افراد خبره در جهت ارتقاء سازمان خود با داشتن آگاهی های لازم پیش بروید.

 

مولفه‌هایی که یک رستوران را متفاوت و متمایز می‌کند را به اختصار نام می برم :

 

  • ایده اولیه (Concept)
  • طرح توجیهی
  • امکان سنجی
  • بررسی فنی و مالی طرح
  • طراحی مدل کسب و کار
  • اجرا، تجهیز و مدیریت راه‌اندازی نظارت
  • طراحی داخلی
  • طراحی هویت بصری
  • انتخاب و طراحی بسته‌بندی
  • آسیب شناسی رستوران
  • طراحی لیست تجهیزات و لیست ملزومات مورد نیاز براساس منو
  • طراحی و ایجاد جانمایی تجهیزات و نقشه تأسیسات
  • نظارت بر اجرای تأسیسات و کارهای عمرانی بر اساس نقشه تأسیسات و تجهیزات
  • مهندسی / بهینه‌سازی منو
  • طراحی لیست منابع معتبر جهت خرید مواد اولیه و ملزومات مصرفی
  • طراحی سیستم منابع انسانی
  • طراحی و ایجاد صفر تا صد استخدامی
  • آموزش تخصصی غذا
  • آموزش رفتاری پرسنل
  • طراحی و ایجاد سیستم فروش و کنترل کاست
  • طراحی و ایجاد سیستم مدیریت و پشتیبانی
  • ایجاد سیستم کنترل کیفیت و تعمیرات و نگهداری
  • نظارت بر سیستم آماده‌سازی، تهیه، توزیع و سرو کلیه غذاهای منو تهیه شده
  • تحقیقات و توسعه منو
  • مستندسازی دستورالعمل‌ها دستور پخت ابتدایی و نقشه دستورالعملهای گردآوری شده)
  • تجزیه و تحلیل تغذیه و فهرست کالری های منو
  • توصیه‌های مواد اولیه
  • طراحی منو (براساس کم و کاستی‌های رقبا و نیازهای بازار)
  • قیمت / قیمت گذاری منو
  • طراحی سیکل چرخه سیستم
  • توصیه‌های HACCP
  •  

در آینده ای نزدیک تمامی موارد بالا را در ویدئو پادکستهای آموزشی توضیح مفصل خواهم داد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۹ ، ۲۳:۵۶
بهادر بوربوری

نگاهی به آشپزهای تأثیرگذار در صنعت رستوران‌داری و غذا و نوشیدنی :

 

مشهورترین آشپزان جهان، مالکان رستوران‌های معروف هستند و خیلی هاشان هم نه و غیر از آشپزی، فعالیت‌های دیگری هم مانند نوشتن کتاب آشپزی و تولید برنامه‌های آشپزی نیز انجام می‌دهند.

برای کسانی که به غذا و خوراکی‌ها، علاقهٔ خاصی نشان می‌دهند، یک غذای عالی و لذیذ می‌تواند بدترین روزها را به یک روز خوب و عالی تبدیل کند. امروزه با وجود سایت‌ها، کتاب‌ها و برنامه‌های تلویزیونی متعددی که در مورد آشپزی تهیه و منتشر می‌شود، به دستورهای غذایی خوب دسترسی داریم، ولی با وجود این، هنوز افرادی هستند که با خلاقیت و علاقهٔ وافر خود، با تهیهٔ لذیذترین غذاها در بهترین رستوران‌های دنیا، مردم را شگفت‌زده می‌کنند. 

سرآشپزی، شغلی جذاب و البته سخت است و برای اینکه به بهترین آشپز دنیا تبدیل شوید، راهی طولانی و سخت را در پیش رو دارید.

کسی نیست که نداند غذا خوردن در رستوران، در سراسر دنیا، یکی از لذت‌بخش‌ترین تفریحات مردم است. غذاهای رستوران‌ها توسط بهترین و خلاق‌ترین و ماهرترین سرآشپزان تهیه می‌شوند. در این مقاله، ده آشپز تأثیر گذار دنیا را به شما معرفی می‌کنیم که اگر اهل غذا خوردن در رستوران‌ باشید و دنیای رستوران‌ و خوردنی را دنبال کنید، حتما اسم آنها را شنیده‌اید.

این افراد تأثیرگذارترین انسانها در صنعت رستوران‌ و غذا هستند :

 

۱۰. آنتونی بوردین (Anthony Bourdain)

آنتونی بوردین، سرآشپز، نویسنده و برنامه‌ساز و مجری آمریکایی بود که ۲۰ سال پیش، کار خود را به‌عنوان ظرف‌شوی در رستورانی آغاز کرد و به‌مرور زمان به گروه کمک‌آشپزها پیوست. به‌تدریج توانست جایگاه بهتری کسب کند و در نهایت سرآشپز شد. آنتونی، تکنیک خاص خود را برای تهیهٔ غذاها داشت و عاشق چشیدن طعم غذاهای مختلف بود.

نویسندهٔ کتاب «آشپزخانه سری: ماجراجویی در جهان شکم»، علاقهٔ وصف‌ناپذیری به غذا و پخت‌وپز داشت؛ از تهیهٔ برنامه‌های تلویزیونی و مستند گرفته تا اداره کردن یک وبلاگ شخصی. آنتونی بوردین، به هر آنچه که در دنیای غذا به آن علاقه داشت، دست پیدا کرده بود و نام او در بین بهترین آشپزهای دنیا می‌درخشد، او به ایران هم سفر کرده بود. سال گذشته متأسفانه او خودکشی کرد.

 

۹. پل بوکوز (Paul Bocuse)

پل بوکوز در فرانسه با نام پدر هنر آشپزی مشهور است. او چندین سال است که به‌عنوان نمادی از آشپزی در فرانسه شناخته می‌شود. بوکوز، سفیر آشپزی مدرن فرانسوی بود و به‌عنوان یکی از بهترین آشپزانی شناخته می‌شد که آشپزی جدید فرانسوی را به اوج خود رساند. این سبک جدید آشپزی، برخلاف آشپزی سنتی فرانسه که بر تجمل غذاها تأکید بیشتری دارد، بر استفاده از مواد غذایی تازه و باکیفیت متمرکز است.

او به‌تنهایی حرف اول را در دنیای غذا و آشپزی نمی‌زد، بلکه شاگردانی که تربیت کرد، برترین سرآشپزان سراسر دنیا شدند. بوکوز در سال ۱۹۷۵ میلادی برای اولین بار، «سوپ قارچ دنبلان» را برای یک مراسم شام رسمی ریاست‌جمهوری در کاخ الیزه ابداع و ارائه کرد. وی در سال ۲۰۱۱ میلادی به‌عنوان آشپز قرن انتخاب شد. او سال پیش در سن ٩١ سالگی در اتاقی که به دنیا آمده بود درگذشت.

 

۸. چارلی تروتر (Charlie Trotter)

چارلی تروتر، سرآشپز آمریکایی اهال شیکاگو، بنیان‌گذار برنامه‌ی محبوب آشپزی با عنوان The MasterChef است. او رستوران‌دار، ستاره‌ی تلویزیونی و نویسنده است. با وجود اینکه در دانشگاه در رشتهٔ علوم سیاسی تحصیل کرده، علاقهٔ اصلی‌اش را در دنیای غذا پیدا کرد.

چارلی تروتر، نویسندهٔ ۱۴ کتاب آشپزی و سه کتاب با موضوع مدیریت است و جزو شناخته‌شده‌ترین نویسنده‌های دنیا نیز به‌شمار می‌رود. بنیان‌گذار سازمان آموزش آشپزی چارلی تروتر معتقد است که غذا، فقط یک اشتیاق ساده نیست، بلکه عشق است؛ عشقی که هر کسی سزاوار آن است.

 

۷. امریل لاگاس (Emeril Lagasse)

امریل لاگاس، رستوران‌دار فرانسوی، پرتغالی و آمریکایی است و چند رستوران مشهور در سراسر آمریکا دارد. وی همچنین نویسنده، ستارهٔ تلویزیونی و نوازندهٔ سازهای کوبه‌ای است. همهٔ رستوران‌های امریل لاگاس، جزو برترین رستوران‌ها در دنیای آشپزی و رستوران‌داری است.این سرآشپز چندکاره، برندهٔ جایز جیمز برد شده و به‌خاطر تکنیک آشپزی موسوم به Creole and Cajun مشهور است.

چه کسی می‌گوید که سرآشپزها درآمد زیادی ندارند؟ آشپزی امریل لاگاس سالانه ۱۵۰ میلیون دلار درآمد برای او دارد که برای یک سرآشپز، درآمد بسیار قابل توجهی است.

 

۶. توماس کلر (Thomas Keller)

توماس کلر، سرآشپز آمریکایی، نویسندهٔ کتاب آشپزی و رستوران‌دار است. کلر هیچ آموزش رسمی در هیچ مؤسسه‌ای نگذرانده است. شهرت و محبوبیتی که توماس کلر به دست آورده و هر دانشی که در مورد غذا و آشپزی دارد، با کار کردن در رستوران‌های متعدد به دست آمده است.

وی مالک رستوران French Laundry و در سال ۱۹۹۷، جایزهٔ بهترین سرآشپز کالیفرنیایی را به‌خاطر فعالیت‌های بی‌نظیرش در آشپزی کسب کرده است. در افتتاحیه‌ی راهنمای میشلن نیویورک، رستوران‌های توماس کلر رده‌بندی سه ستاره را دریافت کرده است.

 

۵. سانجیو کاپور (Sanjeev Kapoor)

سانجیو کاپور، سرآشپز و تاجر هندی، نویسندهٔ کتاب آشپزی و متخصص رستوران است. سانجیو یکی از مشهورترین سرآشپزان هندی است و برنامه‌های تلویزیونی مختلفی ساخته است؛ از جمله برنامه‌ای با عنوان Khana Khazana که یکی از طولانی‌ترین برنامه‌های تلویزیونی آشپزی در آسیا است.

او در سال ۲۰۱۱ یک شبکهٔ تلویزیونی اچ‌دی غذا افتتاح کرد که تماما با غذا در ارتباط است. هواپیمایی سنگاپور، او را به‌عنوان بخشی از هیئت آشپزی بین‌المللی خود استخدام کرد. اخیرا نیز به‌عنوان داور در برنامهٔ مسابقهٔ آشپزی فصل سوم MasterChef انتخاب شده است.

 

۴. مارکو پی‌یر وایت (Marco Pierre White)

مارکو پی‌یر وایت، یک سرآشپز بریتانیایی، رستوران‌دار و مجری تلویزیونی است. او فردی تأثیرگذار در آشپزی مدرن بین‌المللی است که با عنوان پدرخواندهٔ آشپزی معاصر شناخته می‌شود. وایت، جوان‌ترین سرآشپزی است که در ۳۳ سالگی، سه ستاره میشلن دریافت کرده و از داوران مسابقهٔ محبوب آشپزیِ The Master Chef Australia محسوب می‌شود. آن‌چیزی که وایت را از سایر سرآشپزهای دنیا متمایز می‌کند، به‌اشتراک‌گذاری دانسته‌هایش است. او توانسته سرآشپزان مشهوری را ازجمله گوردون رمزی و کرتیس استون تعلیم دهد که وی را به‌خاطر این شخصیت بی‌نظیرش، می‌ستایند.

 

۳. ولفگانگ پاک (Wolfgang Puck)

ولفگانگ پاک، سرآشپز آمریکایی-اتریشی است که به‌عنوان یکی از پردرآمدترین سرآشپزان دنیا شناخته می‌شود. او از افراد تأثیرگذار در رشد آشپزی آمریکایی با الهام از المان‌های آشپزی فرانسوی، آسیایی و متدهای کالیفرنیایی است و بر استفاده از مواد غذایی باکیفیت، تأکید فراوانی دارد.

او آشپزی را از کودکی در کنار مادرش آموخته و تمرین کرده و بعدها به نویسندهٔ کتاب آشپزی، رستوران‌دار و تاجر تبدیل شده است. رستوران او در بین ۴۰ رستوران برتر آمریکا قرار دارد. همچنین او افتخار سرآشپز رسمی مراسم اسکار سال ۲۰۱۶ را در اختیار دارد.

 

۲. جیمی الیور (Jamie Oliver)

جیمی الیور، سرآشپز انگلیسی و رستوران‌دار است. بیشتر شهرت او به‌خاطر برنامهٔ تلویزیونی متفاوت او است که با تأکید بر تولید غذاهای ارگانیک و آشپزی، تهیه می‌شود. او مخالف استفاده از غذاهای کنسروی و نیمه‌آماده است و بر استفاده از مواد غذایی تازه و ۱۰۰ درصد طبیعی تأکید دارد.

کتاب آشپزی اختصاصی جیمی الیور و برنامهٔ تلویزیونی او، موفقیت بزرگی در بریتانیا به دست آورد. میلیون‌ها نسخه از کتاب او به نام «غذاهای ۳۰ دقیقه‌ای جیمی»، در سال ۲۰۱۰ در سراسر بریتانیا فروخته شد. وی همچنین توانسته نشان امپراتوری بریتانیا (MBE) را دریافت کند. ماجرای او در جمع آوری ٢٧٠ هزار امضا برای تغییر روند تغذیه مدارس بریتانیا در زمان تونی بلر  میزان نفوذ او را برای دستیابی به یک خواسته مدنی نشان می دهد، چرا که تونی بلو با برنامه تغذیه سالم او موافقت کرد و از آن پس مدارس سراسر بریتانیا موظف به پیروی از برنامه تغذیه سالم او شدند.

 

۱. گوردون جیمز رمزی (Gordon James Ramsay)

گوردون رمزی، یک شخصیت افسانه‌ای، در دنیای غذا و آشپزی است. این سرآشپز بریتانیایی یکی از شناخته‌شده‌ترین و سختکوش‌ترین شخصیت‌های دنیا در زمینهٔ آشپزی و رستوران‌داری است. او را به خاطر شخصیت قوی و مهارت‌های غیرمعمولش در آشپزی می‌شناسند؛ ویژگی‌هایی که او را از سایر آشپزهای دنیا متمایز می‌کند. او همیشه علاقهٔ زیادی به فوتبال داشت و قصد داشت فوتبالیست شود تا اینکه یک آسیب‌دیدگی شدید در فوتبال و بازی سرنوشت، او را به دنیای آشپزی معرفی کرد.

او تنها سرآشپز در بریتانیا است که توانسته ١٦ ستاره‌ی میشلن به‌دست آورد ( امروز دارای ٩ ستاره هست )؛ فردی که با دستانش در آشپزخانه، معجزه می‌کند. گوردون رمزی برای تهیهٔ لذیذترین غذاها برای مشتریانش، فراتر از آشپزی می‌رود. او برنامه‌های تلویزیونی متعددی از جمله کابوس آشپزخانهٔ رمزی، آشپزخانهٔ جهنمی و Masterchef USA دارد و درست مثل مربی‌اش، مارکو پی‌یر وایت، به موفقیتی چشمگیر در دنیای آشپزی رسیده است. او سبک خاص خود را برای آشپزی دارد و همهٔ این عوامل باعث شده تا در صدر فهرست بهترین آشپزهای دنیا قرار بگیرد.

 

 

منبع :

worldchefstour.co.za

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۳:۲۱
بهادر بوربوری

در دنیای کسب‌وکار، موفقیت مک دونالد یک رؤیای آمریکایی است. با اینکه مک دونالد نخستین کسب‌وکار دارای شعبه نبود، اما می‌توان گفت که به الگوی پیشتازی برای این مدل از کسب‌وکار تبدیل شد. مک دونالد که با ریشه‌هایی که به یک رستوران جاده‌ای باز می‌گردند، توسط دو برادر به نام‌های دیک و مک مک دونالد (Dick and Mac McDonald) در کالیفرنیای جنوبی بنیان گذاشته شد، اکنون به شبکه‌ای با بیش از ۳۵۰۰۰ شعبه در بیش از ۱۱۰ کشور جهان تبدیل شده است.

چطور این زنجیره، از یک رستوران جاده‌ای به شرکتی گسترده‌ تبدیل شد؟ این پرسشی نیست که بتوان پاسخ مختصری به آن داد، زیرا مک دونالد در بخش‌های مختلف، عملکرد فوق‌العاده‌ای داشته است. این مقاله با در نظر داشتن این نکته، بر سه ویژگی تمرکز می‌کند که در موفقیت مک دونالد نقش به‌سزایی دارند؛ ثبات، نوآوری و انعطاف‌پذیری. پس برای کشف دلایل موفقیت مک دونالد با من همراه باشید.

 

١- ثبات :

فرقی نمی‌کند به مک دونالد کالیفرنیا بروید یا کنِتیکت، در آمریکا باشید یا استرالیا، هر جایی که باشید تجربه‌ی مشابهی خواهید داشت. این مسئله، دید ری کراک (Ray Kroc) نسبت به مک دونالد را از همان روزهای نخست بیان می‌کند.

کراک فروشنده‌ای اهل ایلینویز بود که در سال ۱۹۵۴ برای انجام معامله‌ای به سن برناردینوی کالیفرنیا رفت. او سفارش خیلی بزرگی برای مخلوط‌کن میلک‌شیکی که می‌فروخت دریافت کرد. وقتی به کالیفرنیای جنوبی رسید، آنچه دید باعث شگفتی‌ او شد؛ رستورانی که به مشتریان متعدد، غذایی را می‌فروخت که به نظر می‌رسید از خریدش بسیار راضی هستند. او که فرصتی تجاری را حس کرده بود، به برادران مک دونالد پیشنهاد کرد که حق امتیاز رستوران خود را با او شریک شوند و این پیشنهاد از طرف آنها پذیرفته شد. کراک نخستین شعبه‌ی مک دونالد را در سال ۱۹۵۵ در دس‌پلینزیِ ایلینویز راه‌اندازی کرد.

شعار کراک این بود: «کیفیت، خدمات، تمیزی و ارزش». اعتقاد او به این شعار آن‌قدر قوی بود که در سال ۱۹۶۱ آموزشگاهی به نام دانشگاه همبرگر راه انداخت که برنامه‌ی آموزشی آن بر پایه‌ی این چهار مفهوم و درس‌هایی بود که از سال‌های نخست فعالیتش در اداره‌ی این شعبه آموخته بود. البته ثبات، اصلِ اساسی هر سیستم اشتراکی است و دانشگاه همبرگر از زمان بازگشایی‌ در بیش از ۵۰ سال پیش، به‌طور سیستماتیک به شرکای آینده آموخت که یک رستوران مک دونالد چگونه به‌شیوه‌ی مورد تصور ری کراک اداره می‌شود.

مشتریان می‌دانند که باید انتظار چه چیزی را داشته باشند و وقتی رستوران‌ موردنظرشان را انتخاب می‌کنند، می‌توانند روی این آگاهی حساب کنند. این تلاش‌ها در جهتِ تکرار و کارآمدیِ فرآیند، نه‌تنها پایه‌ی موفقیت مک دونالد از نقطه‌نظر انتظارات مشتریان است، بلکه به مک دونالد کمک می‌کند تا در فرهنگی که عموما انتظار تولیدی با سرعت بالا دارد، در رأس باقی بماند.

 

٢- نوآوری :

در ابتدا، به نظر می‌رسد که ویژگی‌های ثبات و نوآوری با یکدیگر در تناقض هستند. اما در حقیقت اینها در کنار هم عمل می‌کنند تا به رشد مداوم مک دونالد کمک کنند.

پایبندی به اجزای اصلیِ کسب‌وکارتان، به این معنا نیست که محصولاتی را که می‌فروشید یا حتی شیوه‌ی تحویل آنها، باید همیشه یک جور باقی بماند. با پایه‌ای قوی و فرآیندهای توسعه‌یافته، می‌توانید محصول خود را بدون ایجاد هیچگونه اختلالی تصحیح کنید تا خدمات بهتری به مشتریان‌تان ارائه دهید. نوآوریِ ناشی از پاسخگویی به مشتریان و شرکا، طی سال‌ها نقش مهمی را در مقابله‌ی مک دونالد با رکود ایفا کرده است.

برای مثال در سال ۱۹۷۵، گروهی از مشتریان بالقوه‌ی مک دونالد مشکلی داشتند. در آن زمان، سربازانِ منطقه‌ای خاص، اجازه نداشتند تا برای رفع خستگی در زمان استراحت، از خودروهایشان خارج شوند. هنگامی که مک دونالد متوجه این مشکل شد، به راه‌حل فوق‌العاده‌ای دست یافت؛ یعنی اضافه کردن بخشی برای ورود ماشین‌ها (drive-thru). نخستین «رستوران ماشینی» مک دونالد نزدیک پایگاه نظامی فورت هواچوکا در سیرا ویستای آریزونا راه‌اندازی شد تا به سربازان خدمات‌دهی کند و خیلی زود رستوران‌های ماشینی در جورجیا و اکلاهماسیتی نیز به راه افتادند.

در حقیقت پیشنهاد محصولات مک دونالد، به لطف شرکای هوشیار و نوآور، توانسته‌اند تا درطول سال‌ها همراه با ذائقه‌ی مشتریان‌شان تکامل یابند. اینها چند نمونه از محصولاتی هستند که پس از توسعه یافتن توسط شعب مک دونالد، معرفی شدند:

  • هپی میل (Happy Meal)؛
  • فلی اُ فیش (Filet-O-Fish)؛
  • بیگ مک (Big Mac)؛
  • هات اپل پای (Hot Apple Pie)؛
  • اگ مک مافین (Egg McMuffin)؛
  • مک فلاری (McFlurry)؛

این نوآوری‌ها در منو (همراه با مواردی که در آشپزخانه‌های آزمایشی توسعه یافته‌اند) به مک دونالد اجازه داده‌اند تا پیشنهاد محصولات خود را برای همه‌ی وعده‌های غذایی و میان‌وعده‌ها ارائه دهد و امکان سودآوری بیشتری داشته باشد. اما مک دونالد هنگام معرفی محصول جدید، بسیار دقت می‌کند که روی تجربه مشتری تأثیر منفی نگذارد. همانطور که مدیر عامل سابق آن، جیمز اسکینر (James Skinner) طی مصاحبه‌ای با سی‌ان‌بی‌سی در سال ۲۰۱۰ عنوان کرد: «مک دونالد چیزی را در منو قرار نمی‌دهد مگر اینکه با سرعت مک دونالد تولید شود.»

 

٣- انعطاف‌پذیری :

اما شاید بزرگ‌ترین دلیلی که باعث شده است تا مک دونالد طی این مدت طولانی موفق باشد، توانایی آن در گذر از طوفان‌هاست. گرچه خط سیر مک دونالد درطول عمرش عموما رو به بالا بوده است، اما این شرکت مجبور شد تا چند چالش و مشکل اساسی را هم تحمل کند.

مک دونالد پرونده‌های متعددی داشته است که به دلایل مختلف گرفتارشان شده و در معرض حجم بالایی از نقدهای منفی قرار گرفته است. مک دونالد برای مقابله با این مشکلات چه می‌کند؟ وقتی از بیرون نگاه می‌کنیم، به نظر می‌رسد که حداقل بخشی از استراتژی آنها مستلزم تصدیق این مشکل یا مسئله است و بعد هم تخصیص منابع داخلی برای در رأس ماندن، همانطور که نمونه‌های زیر نشان می‌دهند:

 

نمونه‌ی ۱: نگرانی‌های بهداشتی:

بسیاری از چالش‌هایی که مک دونالد طی سال‌ها با آنها روبه‌رو بوده است، به نگرانی‌های بهداشتی به‌ویژه در ارتباط با کودکان مرتبط است. مک دونالد در واکنش به این نگرانی‌ها، در سال ۲۰۰۴ شؤرای مشورتی جهانی (GAC) را تشکیل داد. این شؤرا متشکل از گروهی بین‌المللی از متخصصان مستقل است که توسط مک دونالد گرد هم آمده‌اند تا در حوزه‌های تغذیه و سلامت کودکان راهنمایی‌های حرفه‌ای ارائه بدهند.

چند افزودنی به موارد موجود در منو، پاسخی به خواست منتقدان و مصرف‌کنندگان برای انتخاب‌های سالم‌تر بود. چند نمونه از این انتخاب‌ها عبارتند از تنوع بیشتر سالادها، میوه و اوت‌میلِ افرا، و گزینه‌ی سفارش هپی میل با سس سیب و آب سیب یا شیر یک درصد چربی به عنوان نوشیدنی. علاوه‌بر این، مک دونالد یکی از نخستین رستوران‌های فست فود بود که از سال ۲۰۰۶ حقایق غذایی را روی بسته‌بندی غذاها ارائه داد.

 

نمونه‌ی ۲: پرونده‌ی لاندن گرین‌پیس :

وقتی پای محیط‌‌ زیست پایدار به میان می‌آید، فعالان حوزه‌های مربوطه همیشه نگرانی خود را نسبت به سیاست‌های مک دونالد ابراز کرده‌اند.

در اواسط دهه‌ی ۱۹۸۰، مک دونالد با یکی از شدیدترین چالش‌های خود روبه‌رو شد که توسط گروه فعالان لاندن گرین‌پیس (London Greenpeace) ایجاد شد، که البته ربطی به سازمان بین‌المللی گرین‌پیس نداشت. این گروه در بروشوری با عنوان «مک دونالد چه ایرادی دارد؟» ادعا نمود که غذایی که مک دونالد سرو می‌کند، برای سلامتی مردم بد است و شیوه‌ی مورداستفاده برای تولید محصولات غذایی و بسته‌بندی آنها باعث از بین رفتن جنگل‌ها می‌شود و این فقط یکی از اتهامات بود.

مک دونالد در واکنش به این اقدام، در سال ۱۹۹۰ به‌طور رسمی یک هیئت زیست محیطی جهانی‌ تشکیل داد. این هیئت گام‌هایی برای کاهش زباله‌های جامد، حفظ و نگهداریِ منابع طبیعی و همینطور تشویق دیگران به پاسخگو بودن در قبال اقدامات‌شان طراحی نمود. یکی از نتایج اقدامات هیئت مربوطه این است که اکنون بیش از ۸۰ درصدِ بسته‌بندی‌های مک دونالد از مواد قابل‌بازیافت ساخته می‌شوند.

اما مک دونالد نتوانست از عواقب تلاش‌های لاندن گرین‌پیس در امان بماند. در اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰، این سازمان در تلاش برای پاک کردن این اتهامات، شروع به تعقیب قانونی اعضای لاندن گرین‌پیس به اتهام تهمت نمود، اما تعدادی از آنها مقابله کردند که باعث ایجاد فضایی زشت، هم در داخل و هم خارج از دادگاه شد. پرونده‌ی «مک لیبل» به طولانی‌ترین دادگاه در تاریخ انگلستان تبدیل شد که طی آن تعداد زیادی از اعتراضات و داستان‌های منفی در سطح جهانی منتشر شدند. علی‌رغم آنکه قضاوت بیشتر به نفع مک دونالد تمام شد، اما این دادگاه تصویر عمومی بدی از این سازمان به جا گذاشت که برخی از تحلیلگران روابط عمومی آن را یکی از بدترین‌های تاریخ دانسته‌اند.

 

٤- حفظ نام نیک :

مک دونالد چگونه می‌تواند این مشکلات را به جای آنکه تأثیر مخربی بر کسب‌وکارش داشته باشند، به دست‌اندازهایی در جاده بدل کند و به‌راحتی از آنها رد می‌شود؟ بخشی از اینکه مک دونالد می‌تواند درهنگام چالش انعطاف‌پذیر باشد، مناسبات شکل‌گرفته در این جامعه است. وقتی اختلافاتی به وجود می‌آیند، داشتن نام نیک میان مصرف‌کنندگان می‌تواند به هر شرکتی کمک کند تا از طوفان‌ها جان سالم به در ببرد. روش‌های مک دونالد برای ترویج نام نیکش در میان مصرف‌کنندگان، عبارتند از شرکت در برنامه‌های ورزشی جوانان و برنامه‌های خیریه‌ای همچون خیریه‌های رونالد مک دونالد هاوس چریتیز (Ronald McDonald House charities).

 

٥- چالش‌ها و اقدامات امروزی :

مک دونالد مجددا همه‌ی تجربیاتش در برخورد با مشکلات را طی چند سال اخیری که کشمکشی نسبی را برای این سازمان به همراه داشت، به کار گرفته است.

بخش عمده‌ای از این کاهش، از کمبود مشتریان نسل هزاره نشأت می‌گیرد، یعنی نسلی که از اواخر دهه‌ی ۱۹۷۰ یا اوایل دهه‌ی ۱۹۸۰ تا اوایل دهه‌ی ۲۰۰۰ متولد شدند. به گفته‌ی تکنومیک، مراجعه به مک دونالد از سوی افراد بین ۱۹ تا ۲۱ سال طی سال‌های اخیر تا ۱۳ درصد کاهش پیدا کرده است.

به نظر می‌رسد که این گروه سنی به گزینه‌های به‌روزتر و در بعضی موارد سالم‌تری تمایل دارند. اما به نظر می‌رسد که این سازمان غذایی هم همچون گذشته، همان پروتکل همیشگیِ کشف مشکل و به کارگیری منابع برای حل آن را دنبال می‌کند.

بخشی از برنامه‌ی مک دونالد این است که به شعباتش اجازه دهد تا استقلال بیشتری در  تصمیم گیری درمورد منوهایشان داشته باشند. دون تامپسون (Don Thompson)، مدیر عامل سابق مک دونالد عنوان کرد که «تغییرات، موارد موردعلاقه‌ی مشتریان را بهتر انعکاس می‌دهند و این تجربه را برای مشتریان و خدمه‌ی ما سریع‌تر و آسان‌تر می‌نماید.»

تواناییِ انطباق منو با منطقه، برای شعب مک دونالد بسیار مهم است. طی چند سال گذشته، منوی مک دونالد ۷۰ درصد رشد داشته است. البته این افزایش در اقلام منو منجر به اعتراض‌هایی نسبت به پایین آمدن قابل‌توجه «سرعت مک دونالد» سنتی شده است که رضایت مشتریان و کارکنان این شرکت را تحت تأثیر قرار داده است.

اما حذف اقلام منو به معنای کاهش انتخاب‌هایی نیست که مشتریان دارند. این شرکت با ارائه‌ی امکان ساخت و پیش‌سفارش برگرها با استفاده از کیوسک یا اپلیکیشن موبایل برای مشتریان و اضافه کردن چاشنی‌هایی همچون گوآکامول، بیکن یا هالاپینو هم تجربه‌هایی داشته است. گزینه‌هایی نیز برای ساندویچ صبحانه در دسترس مشتریان وجود دارد که شامل سفیده‌ی تخم‌مرغ و چدار سفید می‌شود. اکنون حدود ۷۰۰۰ رستوران در سراسر جهان به‌ویژه در اروپا، مجهز به این کیوسک‌ها هستند. این کیوسک‌ها و اپلیکیشن به مشتریان این اجازه را می‌دهند که حقایق غذایی را ببینند و قیمت‌ها را مقایسه کنند.

مک دونالد تلاش می‌کند تا شفاف‌تر هم باشد. کمپین «غذای ما. پرسش‌های شما» طراحی شده است تا با کلیشه‌هایی منفی که مک دونالد را طی سال‌ها دنبال می‌کنند، برخورد کند و ترس‌هایی را که تعدادی از مشتریان نسبت به غذاهای مک دونالد دارند، کاهش دهد. تغییر در روش‌های تهیه‌ی غذای این شرکت همچون استفاده از مرغ‌های عاری از آنتی بیوتیک در ایالات متحده، اضافه نمودنِ کره‌ی واقعی به مافین‌های صبحانه و استفاده از تخم‌مرغ‌هایی که خارج از قفس تولید شده‌اند، کمک کرد تا این رستوران زنجیره‌ای بازخوردهای مثبتی از مشتریانش دریافت نماید.

به نظر می‌رسد که مک دونالد کم‌کم متوجه می‌شود که در بازار امروز، مشتریان دست بالا را دارند و بهترین کار این است که وقتی حرفی می‌زنند به آنها گوش کنید و طبق آن عمل نمایید.

بزرگ‌ترین نمونه از ارائه‌ی «آنچه مشتریان می‌خواهند» در منوی مک دونالد، صبحانه‌ی تمام روز است.

مشتریان سال‌ها صندوق پیام‌های مک دونالد را با این درخواست پر کرده‌اند که تمامِ روز صبحانه سرو کند. اما مک دونالد به‌خاطر ترس از پایین آمدن سرعت آشپزخانه‌اش تردید داشت که تغییری در این زمینه ایجاد کند.

اما همینطور که میزان فروش‌ سرمایه‌گذاران را ناامید می‌کرد، مدیران آهنگ خود را تغییر دادند. فروش صبحانه در تاریخ ۶ اکتبر ۲۰۱۵ نقطه‌ی سنتی اتمام سرو صبحانه در ساعت ۱۰:۳۰ صبح را رد کرد و موج جدیدی آغاز شد.

گرچه دلخوری‌هایی مبنی بر اینکه صبحانه‌ی تمام روز هنوز شامل همه‌ی بخش‌های منو نیست، وجود داشت، اما این تغییر، حُسن توجهی را برای این شرکت فست فودی به ارمغان آورد که در سال‌های اخیر کمتر دیده شده بود. آن‌طور که مایک آندرس (Mike Andres)، مدیر رستوران‌های زنجیره‌ای در ایالات متحده عنوان کرد: «راه‌اندازی موفقیت‌آمیز صبحانه‌ی تمام روز ثابت می‌کند که وقتی به مشتریان خود گوش داده و واکنش نشان دهیم و با طرح اجرایی عالی‌ پیش برویم،کسب‌وکارمان را رشد می‌دهیم.»

مک دونالد خدمات فناورانه‌ی جدید خود را هم گسترش می‌دهد تا در خدمت مشتریان بیشتری باشند. این گسترش فناوری روی ۱۰ بازار بزرگ مک دونالد در سرتاسر دنیا تمرکز دارد، از جمله استرالیا، کانادا، فرانسه، چین و ایالات متحده.

این سازمان از سال ۲۰۱۷، به‌طور ویژه‌ای سفارش و پرداخت از طریق گوشی‌های هوشمند را برای شعبه‌های خود در ایالات متحده آغاز نمود، افزونه‌ای بر اپلیکیشن فعلی که عمدتا وسیله‌ای برای تخفیف محسوب می‌شود. هدف نهایی این است که تا سال ۲۰۱۸، حدود ۷۰ درصد از شعباتش در سرتاسر جهان، عملیات سفارش و پرداخت را از طریق گوشی همراه انجام دهند. مک دونالد قصد دارد تا بر اضافه کردن کیوسک‌های سلف‌سرویس (که پیش‌تر عنوان شد) به منوهای دیجیتالی ایالات متحده نیز تمرکز کند. این منوها در هزاران شعبه‌ی این رستوران زنجیره‌ای استفاده خواهند شد.

 

درسهایی از مک دونالد :

 

شرکت‌های بسیار اندکی هستند که به گرد پای مک دونالد برسند. اما این شرکت درس‌های بسیاری برای کارآفرین هایی دارد که می‌خواهند شرکت‌هایشان را به بهترین جایگاه ممکن برسانند. موفقیت مک دونالد را می‌توان به عواملی بسیار بیشتری از آنچه در این مقاله عنوان شد نسبت داد، اما اینها برخی از مهم‌ترین‌هایشان هستند:

  • توسعه‌ی فرآیندها و شیوه‌های قوی و کارآمد و ثابت‌قدمی، به کسب‌وکارها اجازه می‌دهند تا اعتماد مصرف‌کننده به برند را تقویت کنند.
  • برخورداری از فرآیندهای ثابت به کسب‌وکارها اجازه می‌دهد تا انعطاف‌پذیری لازم را برای نوآوری و سازگاری با نگرانی‌های مصرف‌کنندگان داشته باشند و برند خود را با کمترین اختلال بهبود ببخشند.
  • مسائل و مشکلات در هر کسب‌وکاری رخ می‌دهند. برخورداری از ارتباطی مناسب با مصرف‌کنندگان می‌تواند به کسب‌وکارها اجازه دهد تا درهنگام بروز مشکلات انعطاف‌پذیر باشند.
  • گوش کنید. مشتریان می‌دانند که چه می‌خواهند. وظیفه‌ی اصلیِ کسب‌وکار، کشفِ این خواسته‌ها و توجه به آنهاست. وقتی مشتریان به شما می‌گویند که چه مطالباتی دارند، این در حقیقت فرصتی برای رشد و تقویتِ سهام در آینده است.
  •  
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۹ ، ۰۱:۱۷
بهادر بوربوری

 

 

در سال ۱۹۷‍۱ کافه‌ای در بازار تاریخی پایک پِلِیس (Pike Place Market) در سیاتل افتتاح شد. برند این کافه‌ی کوچک حالا به بزرگ‌ترین کافه‌ی دنیا تبدیل شده است. قهوه‌ی استارباکس ۲۱ هزار شعبه در ۶۵ کشور مختلف دارد و یکی از روبه‌رشدترین شرکت‌های امریکایی است. شرکت از ۴۲۵ شعبه در سال ۱۹۹۴ مثل موشکی به ۱۹۷۶۷ شعبه در سال ۲۰۱۳ رسید. هیئت مدیره هیچ برنامه‌ای هم برای کاهش سرعت رشد ندارد. در این مقاله می‌خواهیم بدانیم چه شد که قهوه‌ی استارباکس چنین رشد استثنائی را تجربه کرد؟ در ادامه ۱۲ درسی که می‌توانیم از این برند و مدیر جسور آن، هاوارد شولتز (Howard Schultz) بگیریم توضیح داده شده است.

 

۱. مأموریت خود را تعریف کنید

قهوه‌ی استارباکس یک مأموریت ساده داشت: «الهام‌بخشیدن و تغذیه‌ی روح آدمی». هرکس یک لیوان و گاهی یکی هم برای یک همسایه. این مأموریت برای چهل سال است که در خدمت شرکت قهوه‌ی استارباکس است. آنها معتقدند که استارباکس تنها یک کافه نیست. استارباکس راه فراری‌ است برای هرکسی که در میان سختی‌های زندگی به زنگ تفریح نیاز دارد. این کافه، مرکزی برای دورهمی دوستان و مکانی برای قرارهای کاری است. این کافه می‌خواهد به مردم تجربه‌ای منحصربه‌فرد بدهد. فرقی ندارد سن مخاطبانش، تخصص و مکان‌شان چه باشد. استارباکسی‌ها می‌خواهند کافه‌شان جایی برای آرامش یافتن، کارکردن و خوش‌گذراندن باشد.

 

۲. از مشتریان‌تان سؤال بپرسید

اگر فردی به شعبه‌ای ناآشنا از قهوه‌ی استارباکس برود، پیش‌خدمت‌ها از او سؤالاتی خواهند پرسید. مثلا «چطور می‌تونم کمک‌تون کنم؟» یا «چیز خاصی مدنظرتون هست؟». این سؤالات ساده، تکنیک مؤثری در خدمات‌دهی به مشتری است که بازاریابان هم باید استفاده‌ی بهینه از آن را یاد بگیرند. وقتی بدانید مشتری دنبال چه چیزی است، می‌توانید در تصمیم گیری به او کمک کنید.

 

۳. مشتریان و کارکنان خود را بشناسید

اگر یک مشتری ثابت به یکی از شعب قهوه‌ استارباکس برود خیالش راحت است که پیش‌خدمت نام و سفارش مورد علاقه‌اش را می‌داند. همین ترفند کوچک، اهمیت بالایی دارد. بهترین مشوق برای مشتریان، تجربه‌ای شخصی و به‌یادماندنی است که آنها را شاد کند.

همچنین کارکنان خود را بشناسید. تا زمانی‌که کارمندان‌تان را نشناسید، نمی‌توانید بفهمید چه چیزی برای مشتریان‌تان سرو خواهند کرد. فراپاچینوی سیگنچر را برای اولین‌بار یکی از کارکنان استارباکس به اسم دینا کمپیون خلق کرد.

 

۴. نوآور باشید

برند قهوه‌ی استارباکس به‌شدت به رگ‌و‌ریشه‌ی خود وفادار است. اما درعین‌حال به‌شدت نوآور هم هست. مثلا زمانی‌که در سال ۲۰۱۰ علاقه‌ی مشتریان را به بیشترماندن در کافه دریافت، طرح «وای‌فای رایگان» را اجرا کرد. وقتی هم که متوجه شد برخی مشتریان دوست دارند قهوه‌شان را در خانه بخورند، سرویس قهوه‌ی فوری را پیشنهاد کرد که قهوه را با دستگاه مخصوص وِریسمو، درب منزل درست می‌کرد و تحویل مشتری می‌داد. استارباکس حتی به مشتریان این قدرت را داده بود که هزینه را از طریق اپلیکیشن آیفون پرداخت کنند و یکی از اولین شرکت‌هایی بود که خدمات‌رسانی اینترنتی را پیاده‌سازی کرد.

پس یادتان باشد همان‌قدر که مهم است به اصالت خود پایبند باشید، باید انعطاف‌پذیر هم باشید و پذیرای تغییرات شوید.

 

۵. مسئولیت بپذیرید

اگر مشتری عنوان کند که سفارشش اشتباه سرو شده، بی‌هیچ سؤالی سفارش صحیحش را دریافت خواهد کرد. کارکنان در قهوه‌ی استارباکس این‌گونه تعلیم دیده‌اند که هربار بهترین تجربه‌ی ممکن را برای مشتریان به‌ارمغان آورند. این یعنی پذیرش مسئولیت اشتباهات احتمالی. همه‌ی ما اشتباه می‌کنیم. اما مهم این است که سینه سپر کنیم و با قبول اشتباه‌مان، رفتاری درست از خود بروز دهیم.

۶. خلاف مسیر رودخانه شنا کنید

 

در برخی کشورها، قهوه‌ی استارباکس تقریبا سر هر تقاطعی یک شعبه دارد و این خوشه‌بندی را تعمدی انجام داده است. یعنی برعکس رقیبان، روی الگوی ترافیک، لوکیشن یا خصوصیات جمعیت‌شناختی اهالی محل تمرکز نکرده است. استارباکس تمام مناطق خالی را تحت پوشش خود در آورده است. در ابتدا این ترس وجود داشت که این استراتژی، گُل به خودی محسوب شود و نتیجه‌ی عکس داشته باشد. اما همین حرکت جسورانه به شرکت کمک کرد رقیبان را از دور خارج کند و رهبر بازار شود.

بعضی وقت‌ها تنها لازم است خلاف جهت عرف بازار حرکت کنید و کاری را انجام بدهید که سایر شرکت‌ها یا به آن فکر نمی‌کنند یا قدرت انجامش ندارند. ممکن است چنین کاری ریسک داشته باشد، اما احتمالا برای شرکت منفعت چشمگیری به همراه خواهد داشت.

 

۷. از رسانه‌های اجتماعی بهره ببرید

اکثر ما می‌دانیم که رسانه‌های اجتماعی نقش مهمی در فروش‌افزایی و بازاریابی امروزی بازی می‌کنند. اما چطور می‌توانیم مؤثرترین حضور را در این فضای مجازی داشته باشیم؟ قهوه‌ی استارباکس از اینستاگرام استفاده کرد تا داستان برند خود را تعریف کند. این برند از شبکه‌های اجتماعی تنها برای معرفی و مرور محصولاتش استفاده نکرد، بلکه با انتشار عکس مشتریانی که از استفاده‌ی قهوه‌ی استارباکس لذت می‌بردند، اشتیاق مخاطبان خود را بیشتر کرد.

حضور شرکت‌ها در فضای مجازی یک الزام است. اما مهم‌تر از آن این است که برنامه‌ی کار درستی برای برند خود پیدا کنید و مطمئن شوید مخاطبان خود را به برندتان علاقه‌مند کرده‌اید.

 

۸. همه‌چیز مهم است

همه‌چیز را گرامی بدارید. به تمام جزئیات دقت کنید. چرا؟ چون همه‌چیز مهم است. وقتی حسابداران شرکت پیشنهاد دادند که اگر دستمال توالت از دولایه به یک‌لایه تغییر پیدا کند، شرکت می‌تواند هزینه‌ها را به‌طرز قابل‌توجهی پایین بیاورد، مدیران این پیشنهاد را رد کردند. مدیران اعتقاد داشتند که گذاشتن دستمال یک‌لایه با تصویر برند قهوه‌ی استارباکس که «لوکسِ مقرون‌به‌صرفه»‌ جا افتاده بود، منطبق نیست.

۹. شرکای درستی انتخاب کنید

در طول سال‌های فعالیت قهوه‌ی استارباکس، این برند برای خود شرکایی انتخاب کرده تا به کمک هم، کسب‌و‌کار خود را توسعه دهند. مثلا در سال ۱۹۹۳ با یکی از کتاب‌فروشی‌های امریکا به نام بارنز و نوبل (Barnes & Noble) شریک شد تا در فروشگاه‌های کتاب محصولات قهوه‌ی استارباکس را سرو کند. چه چیزی بیشتر از قهوه هنگام کتاب‌خواندن می‌چسبد؟

شراکت دیگری هم بین استارباکس و اپل رخ داده است. از سال ۲۰۰۶ اپل در اپلیکیشن آی تیونز (iTunes) آهنگ‌هایی را معرفی می‌کند که تنها در استارباکس می‌توان آنها را گوش داد.

این برند با برخی سازمان‌های دیگر هم همکاری کرده است تا به پیشرفت جوامع کمک کند. از آن جمله می‌توان به صلیب‌سرخ امریکا و سازمان نجات کودکان (Save the Children) اشاره کرد.

چه با شرکت‌های مکمل همکاری کنید چه با سازمان‌های خیریه، در هر صورت همکاری با سایر شرکت‌ها به شما کمک می‌کند به‌سرعت و به‌طور کارآمد، خود را بازاری جدید معرفی کند.

۱۰. ثبات داشته باشید

ثبات یکی از بهترین راه‌هایی است که می‌تواند مشتریان را وفادار نگه دارد. اگر شما در یک بازه‌ی زمانی، خدماتی درجه‌یک و محصولاتی باکیفیت ارائه بدهید، از آن پس مشتریان از شما توقع ارائه‌ی همین سطح از خدمات و محصولات را خواهند داشت. قهوه‌ی استارباکس موفق شد در این زمینه خیلی خوب عمل کند و همیشه کیفیتی ثابت و دائمی به مشتریان تمام شعبه‌ها ارائه دهد. اگر شما وارد شعبه‌ی فرانسه‌‌ی استارباکس شوید و قهوه‌ی لاته سفارش دهید، دقیقا همان طعمی را تجربه خواهید کرد که در نیویورک سرو می‌شود.

 

۱۱. با محیط سازگار شوید

درعین‌حال که قهوه‌ی استارباکس ثبات خود را حفظ می‌کند، اما تطبیق‌پذیری با محیط محلی هم برایش اهمیت بالایی دارد. یعنی با وجود اینکه قهوه‌ی ارائه‌شده همان طعم اصیل را خواهد داد، اما هر شعبه با شعبه‌ی دیگر متفاوت است. مثلا شعبه‌ی دیزنی‌لند کالیفرنیا با شعبه‌ی فیلادلفیا فرق می‌کند. قهوه‌ی استارباکس موفق شده به مخاطبانش این حس را بدهد که بیشتر یک برندی محلی است تا برندی ملی!

۱۲. رهبران درستی انتخاب کنید

شاید باورش سخت باشد، اما برند قهوه‌ی استارباکس در سال ۲۰۰۷ به مشکل برخورد. شرکت راه خود را گم کرده بود. پیگیری سود اولویت شرکت شده بود؛ درحالی‌که دلیل حضور استارباکس در بازار، این نیست. به گفته‌ی مدیریت برند، «ما در کسب‌وکار هستیم تا از سطح توقعات مشتریان بالاتر برویم».

پس، شولتز چه کرد؟ او ۱۰ هزار نفر از مدیران استارباکس را برای سخنرانی چهار روزه در نیو اورلان جمع کرد تا با سخنرانی الهام‌بخش خود آنها را به چالش بکشد. نتیجه چه شد؟ تمام مدیران با موجی از انرژی تازه به سر کار خود برگشتند. در سال ۲۰۱۳ استارباکس رکورد سودآوری خود را شکست.

هر کسب‌وکار موفقی به رهبری شایسته برای تجدید قوا و الهام‌بخشی به کارمندان نیاز دارد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۸ ، ۰۰:۱۱
بهادر بوربوری