بهادر بوربوری

یادداشت ها و دیدگاه های شخصی من در رابطه با علم و صنعت هُرکا ( HORECA) و صنایع وابسته

بهادر بوربوری

یادداشت ها و دیدگاه های شخصی من در رابطه با علم و صنعت هُرکا ( HORECA) و صنایع وابسته

۸ مطلب با موضوع «مزه شناسی» ثبت شده است

 

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «جشنواره مغول» نوشته سلما یوسف حسین در ۲۲۴ توسط  Roli Books منتشر شده است. نویسنده به عنوان مشاور غذایی در طول تحقیق خود به بسیاری از شهرهای منطقه آسیای میانه اعم از تاشکند، بخارا و سمرقند سفر کرده و حتی وجود غذاهایی از قبیل ماکارونی و اسپاگتی و رشته در میان غذاهای دوران مغول را کشف و ثابت کرده است. نویسنده در این باره اعلام می‌کند که هنگامی که اورنگ زیب امپراطور گورگانی پدر خود را یعنی شاه جهان از حکومت برکنار و او را زندانی کرد و به پادشاه پیشین اجازه میدهد که تنها یک غذا را برای مصرف روزمره خود انتخاب کند و جالب است که شاه جهان نخودچی را انتخاب می‌کند. اما در دوران حکومت شاه جهان سفره غذای وی همواره متنوع بود و کوفته، پلو در هفت رنگ و غیره طبخ می‌شد. برای مثال نیمی از برنج را در آب انار و نیمی دیگر را در آب ساده پخت می‌کردند و سپس آنرا با یکدیگر مخلوط می کردند. این نوع پلو را پلوی یاقوتی می‌نامیدند. 

نویسنده با استفاده از تحقیق کامل و جامع خود کتابی را با عنوان «جشنواره مغول» که درباره تاریخچه غذاست با اتکا به دستور پخت سفره شاه جهان تالیف کرده است. کتاب مذکور متشکل از هشت فصل است و دارای دستور پخت انواع مختلف از نان، آش، بریانی، خورشت و چاشنی‌هاست. نویسنده در آخرین فصل کتاب ضمن اظهار تاسف از اینکه هیچ منبع موثقی برای مرباها و ترشی جات پیدا نکرده است اعلام می‌کند که هیچ منبع یا کتابی در اختیار نیست که شاه جهان و پادشاهان سلسله گورکانیان برای صبحانه و عصرانه کدام مربا و ترشجیات را استفاده می‌کردند.

طولانی‌ترین فصل کتاب به چگونگی پخت ۵۰ نوع پلو اختصاص دارد. در این فصل آمده است که برای نارنج پلو از خورشت گوشت با افزودن طعم پرتقال استفاده شده است. در زرد پلو از هل و کشمش سرخ شده به برنج بهره گرفته‌اند.

خانم سلما یوسف حسین در کتاب خود عنوان می‌کند که طباخان دربار پادشاهان گورکانی خلاق بودند و با یکدیگر رقابت می‌کردند. خشکبار در بسیاری از غذاها وجود داشته است چراکه در آسیای میانه به راحتی در دسترس مردم بوده است. پادشاهان گورکانی در هند از سبزیجات، حبوبات و میوه‌های تازه استفاده می‌کردند. لذا در خوراکی‌ها از میوه جات که در شبه قاره به وفور بدست میآمد همچون هندوانه، انبه، پرتقال و غیره استفاده می‌شد. لازم به ذکر است که آشپزها برای پخت و پز غذاها از آب خالص باران و آب رودخانه‌ها بهره می گرفتند.

خانم  یوسف حسین دارای مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی است و از سال ۱۹۶۴ ترجمه متون زبان و ادبیات فارسی را که در کاخ‌ها و قصرهای گورکانیان بودند، به عهده داشته است. هنگامی که او در حال ترجمه این متون بود تصمیم مگرفت که کتابی درباره غذاهای سنتی آن دوره را به رشته تحریر درآورد. وی پس از مدتها به کتاب قدیمی با عنوان «الوان نعمت» دستپیدا می‌کند که مجموعه‌ای از دستورهای پخت و پز در زمان امپراطوری جهانگیر بود. خانم حسین پس از تحقیقات و بهره برداری و ترجمه از آن کتاب، اثر خود را به رشته تحریر در می آورد و در سال ۲۰۰۸ جایزه بهترین کتاب سال را دریافت می‌کند.

وی در اثر خود می آورد که سرآشپزهای دربار برای آنکه فواید غذایی برای مغز و سلامت پادشاه بیشتر شود با اطبا به صورت مرتب مشورت می‌کردند. خانم حسین با بیش از بیست سال تجربه به عنوان مشاور غذایی معتقد است که آنچه که به غذاهای مغولی امروزی معروف است با خوراکی‌هایی که در دوران گورکانی طبخ می‌شد بسیار تفاوت دارد و عنوان می‌کند که امروزه متاسفانه به نام غذاهای مغولی بشقابی پر از ادویجات سس و روغن را پیش روی مشتری می گذارند که هیچ سنخیتی با گذشتگان ندارد.  

رایزنی فرهنگی ایران در بمبئی این خبر را تهیه و تولید کرده است.    

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۹ ، ۰۱:۴۸
بهادر بوربوری

نگاهی به آشپزهای تأثیرگذار در صنعت رستوران‌داری و غذا و نوشیدنی :

 

مشهورترین آشپزان جهان، مالکان رستوران‌های معروف هستند و خیلی هاشان هم نه و غیر از آشپزی، فعالیت‌های دیگری هم مانند نوشتن کتاب آشپزی و تولید برنامه‌های آشپزی نیز انجام می‌دهند.

برای کسانی که به غذا و خوراکی‌ها، علاقهٔ خاصی نشان می‌دهند، یک غذای عالی و لذیذ می‌تواند بدترین روزها را به یک روز خوب و عالی تبدیل کند. امروزه با وجود سایت‌ها، کتاب‌ها و برنامه‌های تلویزیونی متعددی که در مورد آشپزی تهیه و منتشر می‌شود، به دستورهای غذایی خوب دسترسی داریم، ولی با وجود این، هنوز افرادی هستند که با خلاقیت و علاقهٔ وافر خود، با تهیهٔ لذیذترین غذاها در بهترین رستوران‌های دنیا، مردم را شگفت‌زده می‌کنند. 

سرآشپزی، شغلی جذاب و البته سخت است و برای اینکه به بهترین آشپز دنیا تبدیل شوید، راهی طولانی و سخت را در پیش رو دارید.

کسی نیست که نداند غذا خوردن در رستوران، در سراسر دنیا، یکی از لذت‌بخش‌ترین تفریحات مردم است. غذاهای رستوران‌ها توسط بهترین و خلاق‌ترین و ماهرترین سرآشپزان تهیه می‌شوند. در این مقاله، ده آشپز تأثیر گذار دنیا را به شما معرفی می‌کنیم که اگر اهل غذا خوردن در رستوران‌ باشید و دنیای رستوران‌ و خوردنی را دنبال کنید، حتما اسم آنها را شنیده‌اید.

این افراد تأثیرگذارترین انسانها در صنعت رستوران‌ و غذا هستند :

 

۱۰. آنتونی بوردین (Anthony Bourdain)

آنتونی بوردین، سرآشپز، نویسنده و برنامه‌ساز و مجری آمریکایی بود که ۲۰ سال پیش، کار خود را به‌عنوان ظرف‌شوی در رستورانی آغاز کرد و به‌مرور زمان به گروه کمک‌آشپزها پیوست. به‌تدریج توانست جایگاه بهتری کسب کند و در نهایت سرآشپز شد. آنتونی، تکنیک خاص خود را برای تهیهٔ غذاها داشت و عاشق چشیدن طعم غذاهای مختلف بود.

نویسندهٔ کتاب «آشپزخانه سری: ماجراجویی در جهان شکم»، علاقهٔ وصف‌ناپذیری به غذا و پخت‌وپز داشت؛ از تهیهٔ برنامه‌های تلویزیونی و مستند گرفته تا اداره کردن یک وبلاگ شخصی. آنتونی بوردین، به هر آنچه که در دنیای غذا به آن علاقه داشت، دست پیدا کرده بود و نام او در بین بهترین آشپزهای دنیا می‌درخشد، او به ایران هم سفر کرده بود. سال گذشته متأسفانه او خودکشی کرد.

 

۹. پل بوکوز (Paul Bocuse)

پل بوکوز در فرانسه با نام پدر هنر آشپزی مشهور است. او چندین سال است که به‌عنوان نمادی از آشپزی در فرانسه شناخته می‌شود. بوکوز، سفیر آشپزی مدرن فرانسوی بود و به‌عنوان یکی از بهترین آشپزانی شناخته می‌شد که آشپزی جدید فرانسوی را به اوج خود رساند. این سبک جدید آشپزی، برخلاف آشپزی سنتی فرانسه که بر تجمل غذاها تأکید بیشتری دارد، بر استفاده از مواد غذایی تازه و باکیفیت متمرکز است.

او به‌تنهایی حرف اول را در دنیای غذا و آشپزی نمی‌زد، بلکه شاگردانی که تربیت کرد، برترین سرآشپزان سراسر دنیا شدند. بوکوز در سال ۱۹۷۵ میلادی برای اولین بار، «سوپ قارچ دنبلان» را برای یک مراسم شام رسمی ریاست‌جمهوری در کاخ الیزه ابداع و ارائه کرد. وی در سال ۲۰۱۱ میلادی به‌عنوان آشپز قرن انتخاب شد. او سال پیش در سن ٩١ سالگی در اتاقی که به دنیا آمده بود درگذشت.

 

۸. چارلی تروتر (Charlie Trotter)

چارلی تروتر، سرآشپز آمریکایی اهال شیکاگو، بنیان‌گذار برنامه‌ی محبوب آشپزی با عنوان The MasterChef است. او رستوران‌دار، ستاره‌ی تلویزیونی و نویسنده است. با وجود اینکه در دانشگاه در رشتهٔ علوم سیاسی تحصیل کرده، علاقهٔ اصلی‌اش را در دنیای غذا پیدا کرد.

چارلی تروتر، نویسندهٔ ۱۴ کتاب آشپزی و سه کتاب با موضوع مدیریت است و جزو شناخته‌شده‌ترین نویسنده‌های دنیا نیز به‌شمار می‌رود. بنیان‌گذار سازمان آموزش آشپزی چارلی تروتر معتقد است که غذا، فقط یک اشتیاق ساده نیست، بلکه عشق است؛ عشقی که هر کسی سزاوار آن است.

 

۷. امریل لاگاس (Emeril Lagasse)

امریل لاگاس، رستوران‌دار فرانسوی، پرتغالی و آمریکایی است و چند رستوران مشهور در سراسر آمریکا دارد. وی همچنین نویسنده، ستارهٔ تلویزیونی و نوازندهٔ سازهای کوبه‌ای است. همهٔ رستوران‌های امریل لاگاس، جزو برترین رستوران‌ها در دنیای آشپزی و رستوران‌داری است.این سرآشپز چندکاره، برندهٔ جایز جیمز برد شده و به‌خاطر تکنیک آشپزی موسوم به Creole and Cajun مشهور است.

چه کسی می‌گوید که سرآشپزها درآمد زیادی ندارند؟ آشپزی امریل لاگاس سالانه ۱۵۰ میلیون دلار درآمد برای او دارد که برای یک سرآشپز، درآمد بسیار قابل توجهی است.

 

۶. توماس کلر (Thomas Keller)

توماس کلر، سرآشپز آمریکایی، نویسندهٔ کتاب آشپزی و رستوران‌دار است. کلر هیچ آموزش رسمی در هیچ مؤسسه‌ای نگذرانده است. شهرت و محبوبیتی که توماس کلر به دست آورده و هر دانشی که در مورد غذا و آشپزی دارد، با کار کردن در رستوران‌های متعدد به دست آمده است.

وی مالک رستوران French Laundry و در سال ۱۹۹۷، جایزهٔ بهترین سرآشپز کالیفرنیایی را به‌خاطر فعالیت‌های بی‌نظیرش در آشپزی کسب کرده است. در افتتاحیه‌ی راهنمای میشلن نیویورک، رستوران‌های توماس کلر رده‌بندی سه ستاره را دریافت کرده است.

 

۵. سانجیو کاپور (Sanjeev Kapoor)

سانجیو کاپور، سرآشپز و تاجر هندی، نویسندهٔ کتاب آشپزی و متخصص رستوران است. سانجیو یکی از مشهورترین سرآشپزان هندی است و برنامه‌های تلویزیونی مختلفی ساخته است؛ از جمله برنامه‌ای با عنوان Khana Khazana که یکی از طولانی‌ترین برنامه‌های تلویزیونی آشپزی در آسیا است.

او در سال ۲۰۱۱ یک شبکهٔ تلویزیونی اچ‌دی غذا افتتاح کرد که تماما با غذا در ارتباط است. هواپیمایی سنگاپور، او را به‌عنوان بخشی از هیئت آشپزی بین‌المللی خود استخدام کرد. اخیرا نیز به‌عنوان داور در برنامهٔ مسابقهٔ آشپزی فصل سوم MasterChef انتخاب شده است.

 

۴. مارکو پی‌یر وایت (Marco Pierre White)

مارکو پی‌یر وایت، یک سرآشپز بریتانیایی، رستوران‌دار و مجری تلویزیونی است. او فردی تأثیرگذار در آشپزی مدرن بین‌المللی است که با عنوان پدرخواندهٔ آشپزی معاصر شناخته می‌شود. وایت، جوان‌ترین سرآشپزی است که در ۳۳ سالگی، سه ستاره میشلن دریافت کرده و از داوران مسابقهٔ محبوب آشپزیِ The Master Chef Australia محسوب می‌شود. آن‌چیزی که وایت را از سایر سرآشپزهای دنیا متمایز می‌کند، به‌اشتراک‌گذاری دانسته‌هایش است. او توانسته سرآشپزان مشهوری را ازجمله گوردون رمزی و کرتیس استون تعلیم دهد که وی را به‌خاطر این شخصیت بی‌نظیرش، می‌ستایند.

 

۳. ولفگانگ پاک (Wolfgang Puck)

ولفگانگ پاک، سرآشپز آمریکایی-اتریشی است که به‌عنوان یکی از پردرآمدترین سرآشپزان دنیا شناخته می‌شود. او از افراد تأثیرگذار در رشد آشپزی آمریکایی با الهام از المان‌های آشپزی فرانسوی، آسیایی و متدهای کالیفرنیایی است و بر استفاده از مواد غذایی باکیفیت، تأکید فراوانی دارد.

او آشپزی را از کودکی در کنار مادرش آموخته و تمرین کرده و بعدها به نویسندهٔ کتاب آشپزی، رستوران‌دار و تاجر تبدیل شده است. رستوران او در بین ۴۰ رستوران برتر آمریکا قرار دارد. همچنین او افتخار سرآشپز رسمی مراسم اسکار سال ۲۰۱۶ را در اختیار دارد.

 

۲. جیمی الیور (Jamie Oliver)

جیمی الیور، سرآشپز انگلیسی و رستوران‌دار است. بیشتر شهرت او به‌خاطر برنامهٔ تلویزیونی متفاوت او است که با تأکید بر تولید غذاهای ارگانیک و آشپزی، تهیه می‌شود. او مخالف استفاده از غذاهای کنسروی و نیمه‌آماده است و بر استفاده از مواد غذایی تازه و ۱۰۰ درصد طبیعی تأکید دارد.

کتاب آشپزی اختصاصی جیمی الیور و برنامهٔ تلویزیونی او، موفقیت بزرگی در بریتانیا به دست آورد. میلیون‌ها نسخه از کتاب او به نام «غذاهای ۳۰ دقیقه‌ای جیمی»، در سال ۲۰۱۰ در سراسر بریتانیا فروخته شد. وی همچنین توانسته نشان امپراتوری بریتانیا (MBE) را دریافت کند. ماجرای او در جمع آوری ٢٧٠ هزار امضا برای تغییر روند تغذیه مدارس بریتانیا در زمان تونی بلر  میزان نفوذ او را برای دستیابی به یک خواسته مدنی نشان می دهد، چرا که تونی بلو با برنامه تغذیه سالم او موافقت کرد و از آن پس مدارس سراسر بریتانیا موظف به پیروی از برنامه تغذیه سالم او شدند.

 

۱. گوردون جیمز رمزی (Gordon James Ramsay)

گوردون رمزی، یک شخصیت افسانه‌ای، در دنیای غذا و آشپزی است. این سرآشپز بریتانیایی یکی از شناخته‌شده‌ترین و سختکوش‌ترین شخصیت‌های دنیا در زمینهٔ آشپزی و رستوران‌داری است. او را به خاطر شخصیت قوی و مهارت‌های غیرمعمولش در آشپزی می‌شناسند؛ ویژگی‌هایی که او را از سایر آشپزهای دنیا متمایز می‌کند. او همیشه علاقهٔ زیادی به فوتبال داشت و قصد داشت فوتبالیست شود تا اینکه یک آسیب‌دیدگی شدید در فوتبال و بازی سرنوشت، او را به دنیای آشپزی معرفی کرد.

او تنها سرآشپز در بریتانیا است که توانسته ١٦ ستاره‌ی میشلن به‌دست آورد ( امروز دارای ٩ ستاره هست )؛ فردی که با دستانش در آشپزخانه، معجزه می‌کند. گوردون رمزی برای تهیهٔ لذیذترین غذاها برای مشتریانش، فراتر از آشپزی می‌رود. او برنامه‌های تلویزیونی متعددی از جمله کابوس آشپزخانهٔ رمزی، آشپزخانهٔ جهنمی و Masterchef USA دارد و درست مثل مربی‌اش، مارکو پی‌یر وایت، به موفقیتی چشمگیر در دنیای آشپزی رسیده است. او سبک خاص خود را برای آشپزی دارد و همهٔ این عوامل باعث شده تا در صدر فهرست بهترین آشپزهای دنیا قرار بگیرد.

 

 

منبع :

worldchefstour.co.za

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۳:۲۱
بهادر بوربوری

 

 

در سال ۱۹۷‍۱ کافه‌ای در بازار تاریخی پایک پِلِیس (Pike Place Market) در سیاتل افتتاح شد. برند این کافه‌ی کوچک حالا به بزرگ‌ترین کافه‌ی دنیا تبدیل شده است. قهوه‌ی استارباکس ۲۱ هزار شعبه در ۶۵ کشور مختلف دارد و یکی از روبه‌رشدترین شرکت‌های امریکایی است. شرکت از ۴۲۵ شعبه در سال ۱۹۹۴ مثل موشکی به ۱۹۷۶۷ شعبه در سال ۲۰۱۳ رسید. هیئت مدیره هیچ برنامه‌ای هم برای کاهش سرعت رشد ندارد. در این مقاله می‌خواهیم بدانیم چه شد که قهوه‌ی استارباکس چنین رشد استثنائی را تجربه کرد؟ در ادامه ۱۲ درسی که می‌توانیم از این برند و مدیر جسور آن، هاوارد شولتز (Howard Schultz) بگیریم توضیح داده شده است.

 

۱. مأموریت خود را تعریف کنید

قهوه‌ی استارباکس یک مأموریت ساده داشت: «الهام‌بخشیدن و تغذیه‌ی روح آدمی». هرکس یک لیوان و گاهی یکی هم برای یک همسایه. این مأموریت برای چهل سال است که در خدمت شرکت قهوه‌ی استارباکس است. آنها معتقدند که استارباکس تنها یک کافه نیست. استارباکس راه فراری‌ است برای هرکسی که در میان سختی‌های زندگی به زنگ تفریح نیاز دارد. این کافه، مرکزی برای دورهمی دوستان و مکانی برای قرارهای کاری است. این کافه می‌خواهد به مردم تجربه‌ای منحصربه‌فرد بدهد. فرقی ندارد سن مخاطبانش، تخصص و مکان‌شان چه باشد. استارباکسی‌ها می‌خواهند کافه‌شان جایی برای آرامش یافتن، کارکردن و خوش‌گذراندن باشد.

 

۲. از مشتریان‌تان سؤال بپرسید

اگر فردی به شعبه‌ای ناآشنا از قهوه‌ی استارباکس برود، پیش‌خدمت‌ها از او سؤالاتی خواهند پرسید. مثلا «چطور می‌تونم کمک‌تون کنم؟» یا «چیز خاصی مدنظرتون هست؟». این سؤالات ساده، تکنیک مؤثری در خدمات‌دهی به مشتری است که بازاریابان هم باید استفاده‌ی بهینه از آن را یاد بگیرند. وقتی بدانید مشتری دنبال چه چیزی است، می‌توانید در تصمیم گیری به او کمک کنید.

 

۳. مشتریان و کارکنان خود را بشناسید

اگر یک مشتری ثابت به یکی از شعب قهوه‌ استارباکس برود خیالش راحت است که پیش‌خدمت نام و سفارش مورد علاقه‌اش را می‌داند. همین ترفند کوچک، اهمیت بالایی دارد. بهترین مشوق برای مشتریان، تجربه‌ای شخصی و به‌یادماندنی است که آنها را شاد کند.

همچنین کارکنان خود را بشناسید. تا زمانی‌که کارمندان‌تان را نشناسید، نمی‌توانید بفهمید چه چیزی برای مشتریان‌تان سرو خواهند کرد. فراپاچینوی سیگنچر را برای اولین‌بار یکی از کارکنان استارباکس به اسم دینا کمپیون خلق کرد.

 

۴. نوآور باشید

برند قهوه‌ی استارباکس به‌شدت به رگ‌و‌ریشه‌ی خود وفادار است. اما درعین‌حال به‌شدت نوآور هم هست. مثلا زمانی‌که در سال ۲۰۱۰ علاقه‌ی مشتریان را به بیشترماندن در کافه دریافت، طرح «وای‌فای رایگان» را اجرا کرد. وقتی هم که متوجه شد برخی مشتریان دوست دارند قهوه‌شان را در خانه بخورند، سرویس قهوه‌ی فوری را پیشنهاد کرد که قهوه را با دستگاه مخصوص وِریسمو، درب منزل درست می‌کرد و تحویل مشتری می‌داد. استارباکس حتی به مشتریان این قدرت را داده بود که هزینه را از طریق اپلیکیشن آیفون پرداخت کنند و یکی از اولین شرکت‌هایی بود که خدمات‌رسانی اینترنتی را پیاده‌سازی کرد.

پس یادتان باشد همان‌قدر که مهم است به اصالت خود پایبند باشید، باید انعطاف‌پذیر هم باشید و پذیرای تغییرات شوید.

 

۵. مسئولیت بپذیرید

اگر مشتری عنوان کند که سفارشش اشتباه سرو شده، بی‌هیچ سؤالی سفارش صحیحش را دریافت خواهد کرد. کارکنان در قهوه‌ی استارباکس این‌گونه تعلیم دیده‌اند که هربار بهترین تجربه‌ی ممکن را برای مشتریان به‌ارمغان آورند. این یعنی پذیرش مسئولیت اشتباهات احتمالی. همه‌ی ما اشتباه می‌کنیم. اما مهم این است که سینه سپر کنیم و با قبول اشتباه‌مان، رفتاری درست از خود بروز دهیم.

۶. خلاف مسیر رودخانه شنا کنید

 

در برخی کشورها، قهوه‌ی استارباکس تقریبا سر هر تقاطعی یک شعبه دارد و این خوشه‌بندی را تعمدی انجام داده است. یعنی برعکس رقیبان، روی الگوی ترافیک، لوکیشن یا خصوصیات جمعیت‌شناختی اهالی محل تمرکز نکرده است. استارباکس تمام مناطق خالی را تحت پوشش خود در آورده است. در ابتدا این ترس وجود داشت که این استراتژی، گُل به خودی محسوب شود و نتیجه‌ی عکس داشته باشد. اما همین حرکت جسورانه به شرکت کمک کرد رقیبان را از دور خارج کند و رهبر بازار شود.

بعضی وقت‌ها تنها لازم است خلاف جهت عرف بازار حرکت کنید و کاری را انجام بدهید که سایر شرکت‌ها یا به آن فکر نمی‌کنند یا قدرت انجامش ندارند. ممکن است چنین کاری ریسک داشته باشد، اما احتمالا برای شرکت منفعت چشمگیری به همراه خواهد داشت.

 

۷. از رسانه‌های اجتماعی بهره ببرید

اکثر ما می‌دانیم که رسانه‌های اجتماعی نقش مهمی در فروش‌افزایی و بازاریابی امروزی بازی می‌کنند. اما چطور می‌توانیم مؤثرترین حضور را در این فضای مجازی داشته باشیم؟ قهوه‌ی استارباکس از اینستاگرام استفاده کرد تا داستان برند خود را تعریف کند. این برند از شبکه‌های اجتماعی تنها برای معرفی و مرور محصولاتش استفاده نکرد، بلکه با انتشار عکس مشتریانی که از استفاده‌ی قهوه‌ی استارباکس لذت می‌بردند، اشتیاق مخاطبان خود را بیشتر کرد.

حضور شرکت‌ها در فضای مجازی یک الزام است. اما مهم‌تر از آن این است که برنامه‌ی کار درستی برای برند خود پیدا کنید و مطمئن شوید مخاطبان خود را به برندتان علاقه‌مند کرده‌اید.

 

۸. همه‌چیز مهم است

همه‌چیز را گرامی بدارید. به تمام جزئیات دقت کنید. چرا؟ چون همه‌چیز مهم است. وقتی حسابداران شرکت پیشنهاد دادند که اگر دستمال توالت از دولایه به یک‌لایه تغییر پیدا کند، شرکت می‌تواند هزینه‌ها را به‌طرز قابل‌توجهی پایین بیاورد، مدیران این پیشنهاد را رد کردند. مدیران اعتقاد داشتند که گذاشتن دستمال یک‌لایه با تصویر برند قهوه‌ی استارباکس که «لوکسِ مقرون‌به‌صرفه»‌ جا افتاده بود، منطبق نیست.

۹. شرکای درستی انتخاب کنید

در طول سال‌های فعالیت قهوه‌ی استارباکس، این برند برای خود شرکایی انتخاب کرده تا به کمک هم، کسب‌و‌کار خود را توسعه دهند. مثلا در سال ۱۹۹۳ با یکی از کتاب‌فروشی‌های امریکا به نام بارنز و نوبل (Barnes & Noble) شریک شد تا در فروشگاه‌های کتاب محصولات قهوه‌ی استارباکس را سرو کند. چه چیزی بیشتر از قهوه هنگام کتاب‌خواندن می‌چسبد؟

شراکت دیگری هم بین استارباکس و اپل رخ داده است. از سال ۲۰۰۶ اپل در اپلیکیشن آی تیونز (iTunes) آهنگ‌هایی را معرفی می‌کند که تنها در استارباکس می‌توان آنها را گوش داد.

این برند با برخی سازمان‌های دیگر هم همکاری کرده است تا به پیشرفت جوامع کمک کند. از آن جمله می‌توان به صلیب‌سرخ امریکا و سازمان نجات کودکان (Save the Children) اشاره کرد.

چه با شرکت‌های مکمل همکاری کنید چه با سازمان‌های خیریه، در هر صورت همکاری با سایر شرکت‌ها به شما کمک می‌کند به‌سرعت و به‌طور کارآمد، خود را بازاری جدید معرفی کند.

۱۰. ثبات داشته باشید

ثبات یکی از بهترین راه‌هایی است که می‌تواند مشتریان را وفادار نگه دارد. اگر شما در یک بازه‌ی زمانی، خدماتی درجه‌یک و محصولاتی باکیفیت ارائه بدهید، از آن پس مشتریان از شما توقع ارائه‌ی همین سطح از خدمات و محصولات را خواهند داشت. قهوه‌ی استارباکس موفق شد در این زمینه خیلی خوب عمل کند و همیشه کیفیتی ثابت و دائمی به مشتریان تمام شعبه‌ها ارائه دهد. اگر شما وارد شعبه‌ی فرانسه‌‌ی استارباکس شوید و قهوه‌ی لاته سفارش دهید، دقیقا همان طعمی را تجربه خواهید کرد که در نیویورک سرو می‌شود.

 

۱۱. با محیط سازگار شوید

درعین‌حال که قهوه‌ی استارباکس ثبات خود را حفظ می‌کند، اما تطبیق‌پذیری با محیط محلی هم برایش اهمیت بالایی دارد. یعنی با وجود اینکه قهوه‌ی ارائه‌شده همان طعم اصیل را خواهد داد، اما هر شعبه با شعبه‌ی دیگر متفاوت است. مثلا شعبه‌ی دیزنی‌لند کالیفرنیا با شعبه‌ی فیلادلفیا فرق می‌کند. قهوه‌ی استارباکس موفق شده به مخاطبانش این حس را بدهد که بیشتر یک برندی محلی است تا برندی ملی!

۱۲. رهبران درستی انتخاب کنید

شاید باورش سخت باشد، اما برند قهوه‌ی استارباکس در سال ۲۰۰۷ به مشکل برخورد. شرکت راه خود را گم کرده بود. پیگیری سود اولویت شرکت شده بود؛ درحالی‌که دلیل حضور استارباکس در بازار، این نیست. به گفته‌ی مدیریت برند، «ما در کسب‌وکار هستیم تا از سطح توقعات مشتریان بالاتر برویم».

پس، شولتز چه کرد؟ او ۱۰ هزار نفر از مدیران استارباکس را برای سخنرانی چهار روزه در نیو اورلان جمع کرد تا با سخنرانی الهام‌بخش خود آنها را به چالش بکشد. نتیجه چه شد؟ تمام مدیران با موجی از انرژی تازه به سر کار خود برگشتند. در سال ۲۰۱۳ استارباکس رکورد سودآوری خود را شکست.

هر کسب‌وکار موفقی به رهبری شایسته برای تجدید قوا و الهام‌بخشی به کارمندان نیاز دارد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۸ ، ۰۰:۱۱
بهادر بوربوری

 

با چرخی در صفحات ایرانی در دنیای مجازی خواهیم دید که تیسترهای غذایی این روزها در فضاهای مجازی تعدادشان روزبه‌روز در حال افزایش است. هرچند براساس تعاریف موجود از فعالان این صنعت، اغلب این افراد به‌معنای واقعی تیستر غذا نیستند و در اصل آنها را باید اینفلوئنسر غذا دانست نه حتی منتقد غذا و نوشیدنی . به‌نظر می‌رسد که دلیل افزایش تعداد اینفلوئنسرهای غذایی، افزایش تعداد رستوران‌هایی است که در چند سال اخیر مانند قارچ سبز شده اند و تبدیل‌شدن رستوران‌گردی به در دسترس‌ترین تفریح آحاد مردم باشد. ( در مقاله ای جداگانه به معضلی به نام رستوران داری در ایران خواهم پرداخت ).

بسیاری از به ‌اصطلاح تیسترهای این روزهای غذا و نوشیدنی در فضای مجازی بیش از تست طعم و مزه غذا و نوشیدنی که وظیفه اصلی یک تیستر است، به‌کار تهیه تیزرهای تبلیغاتی برای رستوران‌داران مشغولند. کافی است نگاهی به صفحه برخی از این افراد بیندازید تا معنای واقعی تبلیغ را درک کنید.

خودش در مصاحبه می گوید : " متأسفانه ما در ایران تیستر حرفه‌ای غذا نداریم زیرا تمام تیسترهای حرفه‌ای دنیا دوره‌های تخصصی غذا و مواد غذایی، نوع طبخ و صنایع وابسته را سپری کرده‌اند و وقتی راجع به یک غذا نظر می‌دهند می‌توان مطمئن بود که نظرشان کارشناسی شده و اصولی است، از سوی دیگر تمام تیسترهای معروف دنیا به‌صورت ناشناس و سرزده به رستوران‌ها می‌روند و غذاها را تست می‌کنند اما در ایران این موضوع کمتر دیده می‌شود ".

جالبند این تیسترهای بامزه و از آن جالبتر دنبال کنندگان ایشان ... شهر فرنگی است برای خودش ... یکی مهندس برق است، دیگری وب مستر، آن یکی کارشناس ارشد مکانیک و دیگری کافه اش ورشکست شده ... و جالب اینکه این افراد هیچ کدام دوره های تخصصی غذا و نوشیدنی و مزه شناسی را ندیدند و از آن جالبتر اینکه در مصاحبه هایشان هم اعتراف می کنند که اصلاً تستر نیستند و دلایل متعددی را برای کارشان اعلام می کنند بنا به وظیفه انسانی!!!!؟؟؟؟، علاقه شخصی و یا اینکه چون در دوره دانشجویی غذا می پختند به این کار علاقه مندند، اما اصل داستان چیز دیگری است...

 

امان از دست مردم نا آگاه :

 

می پرسید چرا اغلب تیسترهای غذا در ایران به سمت تعریف و تمجید از غذاها و تبلیغ کافه و رستوران‌ها می روند و چرا کمتر تیستری در ایران وجود دارد که به نقد کیفیت غذاها بپردازد. 

در پاسخ باید گفت؛ دلیل این موضوع این است که ما در ایران فرهنگ انتقادپذیری نداریم. متأسفانه نه کسانی که از آنها انتقاد می‌شود و نه کسانی که انتقاد را می‌شنوند، فرهنگ و ظرفیت لازم را ندارند.

 در ایران وقتی از یک غذای رستورانی انتقاد می شود، مردم به‌طور کلی آن رستوران را کنار می‌گذارند و آن را تا مرز ورشکستگی می‌برند، درحالی‌که شاید فقط همان غذایی که این افراد امتحان کرده‌اند، بی‌کیفیت بوده باشد. علاوه بر این رستوران‌داران نیز به هیچ عنوان ظرفیت انتقاد ندارند و بعد از هر انتقادی، شاهد بدترین برخوردها از سمت آنها می‌خواهید بود.به همین دلیل اغلب تیسترهای غذا در ایران به سمت انتقاد کردن نمی‌روند و ترجیح می‌دهند تا اگر رستورانی غذاهای بی‌کیفیت دارد، آن رستوران را در صفحه‌شان تبلیغ نکنند.

اغلب تیسترهای غذا روزانه حداقل به یک رستوران سر می‌زنند که هزینه حضور و تست غذا در رستوران‌ها بین یک تا 2میلیون تومان است.

هزینه تست غذا در هر رستوران متفاوت است و صد البته هزینه‌ای که هر تیستر در ازای تست غذا دریافت می‌کند نیز متفاوت است

یکی از مزایای وجود اینفلوئنسرهای غذایی و یا همان تیسترهای غذا افزایش رقابت میان رستوران‌داران و تلاش برای ارتقای کیفیت غذاهاست، وظیفه اصلی یک تیستر غذا کمک به ارتقای کیفیت غذا در رستوران‌هاست. می توان گفت خوشبختانه به‌دلیل رقابتی که صفحه‌های مجازی تیسترهای غذا میان رستوران‌داران ایجاد کرده است، کیفیت غذاها روزبه‌روز در حال بهترشدن است، این بهترین کارکرد تیسترهای غذا در ایران است.

 

داستان از کجا شروع شد؟

 

در گذشته عنوان فود تیستر (food taster) یا چشنده غذا به کسانی گفته می‌شد که در دربار پادشاهان یا اشخاص بسیار مهم فعالیت می‌کردند و وظیفه این اشخاص تیست غذا از لحاظ سلامتی (عاری‌بودن از سموم) و بعد طعم و مزه غذا بود. همچنین این اشخاص خود در مراحل تهیه‌ غذا حضور و فعالیت داشتند. امروزه عنوان فود تیستر به کسانی گفته می‌شود که جز داشتن حس چشایی بسیار قوی، دارای اطلاعات بسیار بالایی درباره خوراک، مواد غذایی، نوع طبخ و صنایع وابسته هستند. 

تیستر، شغل بسیار حرفه‌ای محسوب می‌شود و این اشخاص نیازمند تخصص و تجربه بالایی در این امور هستند، به‌طوری که امروزه در سراسر دنیا افراد مختلفی با عناوین تیستر کره، تیستر پنیر، تیستر نوشیدنی‌ها، تیستر قهوه و... فعالیت دارند. امروزه اکثر تیسترها یا منتقدان غذا در دنیا، خود تحصیل‌کرده صنایع غذایی یا رشته‌های مرتبط با تغذیه و آشپزی هستند و جز تحصیلات و تجربه بالا دوره‌های تخصصی تیست غذا را نیز گذرانده‌اند.

 

چگونه می‌توان یک تیستر غذا شد؟ 

 

همانطور که گفته شد تیسترهای غذا، افرادی هستند که برای این کار تربیت می‌شوند و آموزش می‌بینند. بنابراین گام اول برای تیستر غذا‌شدن، تحصیلات تخصصی در زمینه مواد غذایی است. هرچند در ایران هیچ کدام از تیسترهای غذا تخصص لازم را در این حوزه ندارند اما اگر شما می‌خواهید به‌صورت حرفه‌ای یک تیستر شوید، بهتر است از راه اصولی و درست وارد این حوزه شوید. در مرحله بعد یک تیستر غذا باید یک‌سری توانایی‌های فردی و سلامت کامل جسمی نیز داشته باشد. عضو اصلی در تیست غذا و چشیدن، جوانه‌های چشایی هستند. برای حفاظت از این جوانه‌ها لازم است مراقبت‌های خاصی انجام شود. این افراد باید از برخی عادات غذایی، سیگار، مشروبات الکلی و… که سلامت بدن تیستر را تهدید می‌کند، پرهیز کنند. همچنین ورزش جزوی از کارهای روزانه این افراد است. توانایی فوق‌العاده در تشخیص طعم‌ها و بوها، تشخیص رنگ‌ها و آشنایی با رفتار و عادات مصرف‌کنندگان از دیگر قابلیت‌های ویژه این افراد است.

 

به هر کسی تیستر نگوییم!

با توجه به مطالب ذکر شده، واضح است که تیستر غذا (FoodTaster) و منتقد غذا (Food Critic) چه‌کسی است و چه توانایی‌هایی باید داشته باشد تا بتوان او را تیستر نامید. تیسترها، افرادی صاحب‌نظر در آشپزی هستند و به چنان مهارتی در تیست غذا رسیده‌اند که حتی از بوی غذا قادر به تشخیص محتویات اصلی و کیفیت و تازگی آنها هستند. 

ذائقه تربیت‌شده و دقیق آنها قادر است طعم‌های مشابه را از هم تفکیک کند و برای بهتر شدن کیفیت غذا، پیشنهاد ارائه می‌دهند؛ به‌عبارتی، کمترین مهارت یک تیستر واقعی این است که خود یک آشپز مجرب و قابل باشد تا بتواند آشپزی دیگران را مورد قضاوت قرار دهد. آنچه در ایران می‌بینیم نه تیست غذاست و نه نقد غذا بلکه اشخاص، تجربه و سلیقه های شخصی خود را از صرف غذا در یک رستوران به‌صورت گزارش، منتشر می‌کنند که صرفا نظر و برداشت شخصی است. این در حالی است که اظهارنظر متکی به ذائقه شخصی درباره خوشمزه بودن یا نبودن غذا، با تیست غذا، تفاوت بسیاری دارد.

 

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۸ ، ۱۶:۰۳
بهادر بوربوری

 

همانطور که می‌دانید آشپزی کردن یک تجربه لذت بخش است چون در رویدادی که ممکن است از ابتدا تا انتهای آن کمتر از یکساعت طول بکشد اتفاقات زیادی می‌افتد که هر لحظه آن دنیایی از هیجان را برای کودکان دارد. ممکن است آشپزی کردن برای ما امری طبیعی باشد اما برای کودکان یک تجربه علمی است. لذا والدین باید با نهایت دقت و حوصله در آشپزخانه کنار فرزند خود باشند و این امکان را به آنها بدهند که با رعایت نکات ایمنی، غذایی با دستان خود طبخ کنند. این کار فواید بیشماری دارد که از جمله آن درک اعداد و رعایت تناسب ما بین آنهاست. کودکان در این مسیر باید با لوازم و تجهیزات پخت و پز آشنا شوند و بدانند طی طبخ غذا چه اتفاقاتی برای مواد غذایی می‌افتد حتی شاید بد نباشد والدین آموزشهایی را فراتر از دانسته‌های کودکانشان به آنها بیاموزند. همه کودکان تا حدودی ابتکار دارند و والدین می توانند در امر آشپزی کردن تا این حس را تقویت کنند. تناسب زمان نیز یکی دیگر از مزایای آشپزی کردن است چرا که محصول نهایی که همان غذا است با زمان ارتباط مستقیمی دارد.

آمارها نشان می‌دهد کودکانی که در آشپزی کردن به والدین خود کمک می‌کنند از اعتماد به نفس بالاتری نیز بهره مند هستند اما تنها باید یک نکته رعایت شود و آنهم اینکه اجاق گازها تنها باید در صورتی توسط کودکان مورد استفاده قرار گیرد که والدین کنار کودکان باشند و با رعایت فاصله ایمنی از شعله گاز به همراهی مادر خود آشپزی کنند لذا باید حتما والدین بعد از اتمام کار از محافظ ایمنی گاز که در دسته قفل کابینت کودک قرار می‌گیرد استفاده کنند. این محافظین علاوه بر ظاهری زیبا ایمنی بالایی دارند و کودکان حتی اگر بخواهند در غیاب والدین و به دلیل کنجکاوی به سراغ اجاق‌های گاز بروند به آنها آسیبی نمی‌رسد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۸ ، ۱۸:۵۵
بهادر بوربوری

 

نکاتی که به کمک آن، می‎توانید از آشپزی در کنار کودکان لذت ببرید.

7- غذای هنری خلق کنید.

با کمی خلاقیت در زمان صرف وعده‎ها، غذای سالم را برای کودکان جالب و سرگرم کننده کنید. غذا را به شکل یک عکس یا طرح ساده در آورید یا لبه بشقاب را تزئین کنید. این کار، برای بچه‌‎ها هیجان‌انگیز و فریبنده است. طرح حیوانات و چهره‎ها همیشه محبوب هستند. بروکلی و کلم سفید می‌توانند برای شکل درخت عالی باشند! همچنین، می‎توانید اجازه دهید تا کودکان فلفل‎ها و خیارها را با قالب‎های شیرینی، به شکل‎های جذاب مثل قلب، ستاره‎ و الماس ببرند.

6- کودکان را درگیر کنید.

برخی تحقیقات نشان‎دهنده این امر هستند که وقتی کودکان خود در تهیه غذا شرکت می‌کنند، تمایل دارند تا غذاهای سالم بیشتری در بشقابشان داشته باشند. وظایفی را متناسب با توانایی کودکانتان برای آنها پیدا کنید. شستن، رنده کردن یا له کردن، فعالیت‎های جالبی برای کودکان هستند.

5- برنامه غذایی را به کمک هم تهیه کنید.

در وعده‌های غذایی، آب را به عنوان نوشیدنی انتخاب کنید. آبمیوه و نوشیدنی‌های شیرین را گهگاه استفاده کنید. با اینکه آبمیوه دارای مواد مغذی ارزشمندی است و به شما انرژی زیادی برای فعالیت و رشد بدنی می‌دهد، کودکان در زمان تشنگی، باید آب را به نوشیدنی‎های شیرین‎شده ترجیح دهند.

4- یک تیم آشپزی تشکیل دهید.

آشپزخانه مکانی مناسبی برای گذراندن زمان با کودکانتان است و به هیچ وسیله‌ تجملی یا شخصی ‌گران‎قیمتی نیاز ندارد. پخت شیرینی همراه با کودکان، یک بعدازظهر معمولی را به بعدازظهری فوق‎العاده تبدیل می‌کند. ساعت‎هایی که با هم صرف تهیه خوراکی‌های لذیذ می‎کنید، در زندگتان خاطره‎ساز هستند.

3- کسب مهارت‎های زندگی

غذا پختن همراه با بچه‎ها، موقعیتی عالی برای آموزش مهارت‌های مهم زندگی است. می‎توانید در زمان اندازه‎گیری مواد پیتزا و برای بریدن آن به شکل‎های مثلثی، درباره‌ ریاضی و مفاهیم کسر صحبت کنید. رعایت بهداشت از طریق شستن دست‎ها، آماده کردن فضای کار و تهیه غذای سالم به کمک آماده‎سازی و جمع‎آوری بهداشتی مواد غذایی، برای کودکانتان آموزنده است.

2- تشویق تخیلات کودکان

کودکان را تشویق کنید تا در آشپزخانه از تخیل خود استفاده کنند. زمانی‎ که در حال تزئین غذا هستید، به آنها آزادی عمل دهید. کودکان را با ساختن رنگین‌کمان به وسیله میوه و سالاد و یا صورت حیوانات به کمک سبزیجات، به چالش بکشید. می‎توانید به کودکانتان اجازه دهید تا همراه با دوستانشان آشپزی کنند و بین آنها مسابقه برگزار کنید که چه کسی بهترین تزئین را انجام می‎دهد. اما به یاد داشته باشید که همه برنده هستند. با این روش، همه از خوردن یک پیتزای خوشمزه لذت می‌برند!

1- نگران بهم‎ریختگی نباشید.

نگران بهم‎ریختگی که کودکان هنگام گذراندن اوقات خوش در آشپزخانه ایجاد می‎کنند، نباشید. اجازه بدهید خلاق باشند. آنها می‌توانند بعد از اتمام کار، در تمیز کردن مشارکت داشته باشند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۸ ، ۱۸:۵۳
بهادر بوربوری

آشپزی کردن با کودکان کمی زمان می‌برد و به صبر و حوصله زیادی نیاز دارد اما مزایای بی‌شماری برای شما و او به همراه خواهد داشت. بیشتر خانواده‌ها برای تفریح و ایجاد تنوع، فرزندان خود را به رستوران می‌برند و در آنجا با مصرف غذاهای فست‌فود، سلامت خانواده را به خطر می‌اندازند. واقعیت این است که راه‌های دیگری هم برای تفریح وجود دارد. آشپزی کودک به همراهی مادر و پدر در آشپزخانه باعث می‌شود تا ضمن لذت بردن از فرایند همکاری، چیزهای زیادی هم بیاموزد. در ادامه به مزایای آشپزی کودک در کنار بزرگ‌ترها پرداخته‌ایم.

 

آشپزی کودک در کنار والدین باعث تقویت ریاضیات او می‌شود

آشپزی کودک با نظارت والدین، برای همه بچه‌ها درس‌هایی از ریاضیات را به همراه دارد. مثلا وقتی به فرزند خود می‌گویید، ۵ سیب به من بده یا سیب‌ها را به ۲ قسمت مساوی تقسیم کن، یک-چهارم کیک را برش بده و…، در واقع در حال آموزش ریاضیات به شکلی کاربردی خواهید بود.

آشپزی کودک موجب تقویت اعتماد به نفس کودک می‌شود

وقتی کودکان نتیجه فعالیت‌ها و سخت‌کوشی خود را مشاهده می‌کنند، احساس خوبی پیدا خواهند کرد و بر میزان اعتماد به نفسشان افزوده می‌شود. ضمن اینکه همه اعضای خانواده پس از امتحان کردن دستپخت آنها، شروع به تعریف و تمجید می‌کنند و همین بازخورد مثبت در روحیه کودک تاثیرات بسیار خوبی می‌گذارد. نکته مثبت دیگر این است که کودک متوجه میزان زحمت مادر یا پدر برای تهیه غذا می‌شود و بیشتر قدردان زحمات آنها خواهد بود.

آشپزی کودک باعث یادگیری مهارت‌های مفید می‌شود

در دنیای شلوغ و پرازدحام ما، همه ترجیح می دهند از غذاهای آماده و فست‌فود استفاده کنند. حال اگر فرزندان خود را طوری تربیت کنیم که فرهنگ آشپزی در منزل را یاد بگیرند، علاوه بر ترجیح غذاهای سالم خانگی در آینده، مهارت‌های عملی هم کسب می‌کنند.

آشپزی کودک همراه با  یادگیری درس‌های علمی است

علاوه بر ریاضی، سایر علوم هم در حین آشپزی کودک به او آموزش داده می‌شوند. مثلا به او می‌گویید که با افزودن جوش شیرین بیشتر، مخلوط حاصل چه ویژگی‌هایی پیدا می‌کند و… . ضمن اینکه کودک می‌تواند اهمیت پیروی از دستورالعمل‌ها را یاد بگیرد و به اندازه‌گیری و نکات پیرامون آن وقوف پیدا کند. دقت و توجه به جزئیات یا کار کردن با ابزارهای مختلف هم از دستاوردها آشپزی کودک در کنار والدین به شمار می‌رود.

آشپزی کودک با والدین به تقویت رابطه آنها کمک می‌کند

وقتی والدین در کنار فرزندشان شروع به تهیه غذا می‌کنند،‌فرصتی مغتنم برای درد دل کردن و تعریف کردن وقایع روز و… پیش می‌آید. در نتیجه رابطه والدین و فرزندان با هم بهتر و نزدیک‌تر می شود و فرزندان از مشکلات احتمالی یا به طور کلی درباره خودشان بیشتر به والدین خواهند گفت.

آشپزی کودک، مزایای زیادی برای سلامت او دارد

ضمن آشپزی کودک در کنار والدین، اهمیت توجه به جزئیات و پیروی از دستور پخت بیشتر می‌شود. در نتیجه غذایی سالم‌تر طبخ می‌شود. همین در کنار هم بودن، رعایت نکات آشپزی و گذراندن زمان در کنار هم به کودکان یاد می‌دهد که خانواده و گذراندن اوقات خانوادگی چقدر مهم است و شما چقدر برای او ارزش قائل هستید. به همین خاطر برای او وقت می‌گذارید و دوست دارید در کنار او باشید.

منبع

creativechild

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۸ ، ۱۸:۴۵
بهادر بوربوری

 چای :

چای نام یک گیاه و نوشیدنی ساخته شده از این گیاه است. تاریخچه چای بسیار جالب است، در حال حاضر چای جزو دونوشیدنی پرطرفدار جهان است.

چای واژه‌ای است چینی که در چین و شمال هندوستان به کار می‌رود و تقریباً با همان تلفظ وارد زبان فارسی شده‌است.

نام این گیاه در گویش چینی جنوبی چای و در گویش چینی شمالی به صورت تِی تلفظ می‌شد و هردو تلفظی از یک واژه یگانه در چینی قدیم هستند. مردم اروپای غربی نام این گیاه را از چینیان شمالی و مردم خاورمیانه و شمال آفریقا نام آن را از چینیان جنوبی آموختند.

نوشیدنی چای با دم کردن برگها، جوانه‌ها یا شاخه‌های فرآوری شده بوته چای گونه Camellia sinensis به مدت چند دقیقه درآب داغ درست می‌شود. فرآوری آن می‌تواند شامل اکسیداسیون، حرارت دهی، خشکسازی و افزودن گیاهان، گلها، چاشنیها و میوه‌های دیگر به آن باشد.

چای یک منبع طبیعی از کافئین، تئوفیلین، تیانین و آنتی اکسیدان‌ها است، اما تقریباً بدون چربی، کربوهیدرات‌ها، یا پروتئین. آن دارای طعمی مطلوب است که کمی تلخ و گس می‌باشد.

انواع چای براساس نوع فرآوری خود قابل تمایز هستند. برگهای بوته گیاه چای، اگربه سرعت پس از چیده شدن، خشک نشوند، پلاسیده و اکسیده می‌شوند. این فرآیند مشابه با تبدیل جو به مالت است، که درآن نشاسته به انواع شکر تبدیل می‌شود؛ برگ‌های آن به سرعت تیره می‌شوند، و سبزینه آن تخریب شده و مواد جوهرمازو درآن آزاد می‌شود. گام بعدی در فرآوری، متوقف ساختن رونداکسیداسیون در مرحله‌ای ازپیش‌تعیین‌شده و از طریق از بین بردن آب برگ‌ها با حرارت دادن آنها می‌باشد.

اصطلاح «تخمیر» (احتمالاً به وسیله پرورش‌دهندگان انگور) برای تشریح این فرآیند بکار برده شده، و حتی در مواردی که هیچ‌گونه تخمیر واقعی (یعنی این فرآیند با مخمر انجام نگرفته و اتانول هم تولید نشود) صورت نگرفته باشد، استعمال شده‌است. اما بدون کنترل دقیق رطوبت و دما، قارچ‌ها بروی سطح چای رشد می‌کنند. قارچ‌ها سبب تخمیر واقعی در چای می‌شوند که سبب آلودگی چای با مواد سمی و سرطان‌زا گشته، که در نتیجه آن چای را باید دور ریخت.

— ازلحاظ سنتی، چای بر اساس درجه و دوره تخمیر شدن (اکسیداسیون) برگ‌ها، به گروه‌های زیر طبقه بندی می‌شود:چای سفید: برگ‌های تازه (جوانه‌ها) که تحت عمل اکسیداسیون قرار نگرفته‌اند؛ شکوفه‌های چای را برای جلوگیری از تشکیل سبزینه (کلروفیل) از نور خورشید می‌توان دور نگه داشت. چای سفید نسبت به دیگر انواع چای در مقادیر کمتری تولید می‌شود و می‌تواند از همان نوع چای که با روش‌های دیگر تولید شده ازلحاظ قیمت نسبتاً گران‌تر تمام شود. این نوع چای در کشورهای دیگر به غیر از چین، کمتر شناخته شده‌است، اگرچه این شناخت با عرضه چای سفید به شکل کیسه‌ای، و نیز چای سفید سرد و فوری، بیشتر شده‌است.

۱-چای سبز: فرآیند اکسیداسیون پس از گذشت زمان اندکی از طریق حرارت یا با بخار که یک روش سنتی ژاپنی است یا به وسیله بو دادن آن در تابه‌های داغ، به عنوان یک روش سنتی چینی متوقف می‌شود. برگ‌های چای را می‌توان به شکل برگ‌های جداگانه یا تبدیل شده به حبه که برای تولید چای باروتی استفاده می‌شود، برای خشک کردن کنارگذاشت. فرآیند اخیر، زمان‌بر بوده و به عنوان نمونه تنها برای چای‌های زرین (pekoe) با کیفیت بالا استفاده می‌شود. چای یک یا دو روز پس از چیدن، فرآوری می‌شود.

۲-چای اولانگ (Oollong): عمل اکسیداسیون در حد فاصل بین استانداردهای زمانی مربوط به چای سبز و چای سیاه متوقف می‌شود. فرآیند اکسیداسیون دو تا سه روز به طول خواهد انجامید.

۳-چای قرمز: می‌گذارند برگ‌های چای بطور کامل اکسیده شود. چای سیاه در بیشتر نقاط جنوب آسیا (هند، سریلانکا، بنگلادش، پاکستان و غیره)، و نیز درقرن اخیر دربسیاری از کشورهای آفریقائی از جمله کنیا، بروندی، روآندا، مالاوی و زیمبابوه متداول بوده‌است. ترجمه لغت به لغت عبارت «چای قرمز» را در زبان چینی، می‌توان برای عاشقان چای بکار برد. چینی‌ها آن را «چای سرخ» می‌نامند زیرا رنگ مایع دم کرده آن سرخ است. غربی‌ها هم آن را «چای سیاه» می‌گویند چون برگ‌های چایی که معمولاً دم می‌کنند به رنگ مشکی است. اما چای قرمز به Rooibos نیز اشاره می‌کند، که یک ماده دم‌کردنی گیاهی tisane رایج در آفریقای جنوبی محسوب می‌شود. فرآیند اکسیداسیون از حدود دو هفته تا یک ماه طول خواهد کشید. چای سیاه در طبقه‌بندی دیگر به عنوان چای «ناب» یا CTC (خرد، پخش و به هم پیچیده، روش تولیدی که درسال۱۹۳۲ابداع شده‌است) مطرح می‌شود. چای‌های سیاه غیر مخلوط نیز از طریق مکان، زمان و فصل (اول، دوم، یا پاییز) تولید خود شناخته می‌شوند. چای‌های ناب و CTC طبق کیفیت برگ پس از تولید و بر اساس سیستم Orange Pekoe نیز درجه‌بندی می‌شوند.

۴-پوئر (Pu-erh): (در فلات کانتون چین به عنوان پولی (polee) نیز خوانده می‌شود)، دو نوع از این چای وجود دارد، «خام» و «رسیده». نوع خام یا سبز آن را می‌توان بلافاصله مصرف نمود یا گذاشت تا رسیده‌تر شود. طی فرآیند رسیدن گیاه چای، چای متحمل عملیات تخمیر ثانویه و میکروبی (باکتریایی) می‌شود. پوئر رسیده از از برگ سبز چای ساخته می‌شود که بطور مصنوعی اکسیده می‌شود تا به طعم فرآیند رسیدن طبیعی خود نزدیک شود. این عمل تحت فرآیند مشابهی کنترل می‌شود تا آنها را با هم ترکیب نماید که در آن هم رطوبت و هم دمای چای بطور دقیقی تحت نظارت قرار می‌گیرد. هردو نوع چای پوئر معمولاً به اشکال مختلفی متراکم می‌شوند ازجمله قالبی، قرص‌مانند، کاسه‌ای شکل یا قارچ‌مانند. درحالی که بیشتر انواع چای درهمان سال اول تولید خود، مصرف می‌شوند، اما چای پوئر را برای بهبود طعم آن می‌توان دِیرتر مصرف کرد و نوع خامش را بین ۳۰ تا۵۰ سال و نمونه رسیده اش را بین۱۰ تا ۱۵سال نگهداری نمود، اگرچه کارشناسان و طرفداران آن درمورد دوره زمانی بهینه توقف فرآیند رسیده شدن چای با هم اختلاف دارند. بیشتر اوقات، پوئر را برای مدت ۵ دقیقه درآب جوش خیس می‌کنند. علاوه براین، برخی از ساکنان تبت از پوئر را با کره گاو کوهاندار تبتی (yak)، شکر و نمک می‌جوشانند و چای کره گاوی که بسیار مقوی هم هست را تهِیه می‌کنند. چای‌هایی که همچون پوئر و لیوبائو Liu bao بر روی آنها اکسیداسیون ثانویه واقع می‌شود، در چین به عنوان چای سیاه شناخته می‌شوند. این را نباید با اصطلاح انگلیسی چای سیاه اشتباه گرفت که درچین به آن چای قرمز می‌گویند.

۵-چای زرد: یا تحت نام «چای با کیفیت» در دربار سلطنتی استفاده شود، و یا چای مخصوصی مشابه با چای سبز، این نوع چای مرحله کند تری از خشک را سپری می‌کند.

۶-کوکیچا (Kukicha): همچنین چای زمستان نیز نامیده می‌شود، کوکیچا از شاخه‌های کوچک و برگ‌های کهنه و هرس شده گیاه چای طی فصل زمستانه و با برشته‌سازی، عمل می‌آید. این ماده به عنوان یک غذای سالم در ژاپن و نیز در رژیم‌های افزایش طول عمر بطور رایجی مصرف می‌شود.

۷-ژنمایکا (Genmaicha): درزبان ژاپنی به معنای چای برنج قهوه‌ای رنگ است، آن چای سبزی است که با برنج خشک قهوه‌ای برشته شده (برخی اوقات برنج بوداده) ترکیب می‌شود، و در ژاپن بسیار متداول بوده اما درچین هم مصرف می‌شود.

۸-چای گل (عطری): چای‌هایی که با گل‌ها فرآوری یا دم می‌شوند و هر نوع گلی هم برای گونه خاصی از چای هم‌چون چای سبز یا سرخ، استفاده می‌شود. معروف‌ترین چای عطری، چای یاسمن (هیوآنگ پین در فلات کانتون، هوآچا که نوعی درخت گل در ماندارین چین است) یا چای سبز یا اولانگ معطر (یا دم شده) با گل‌های یاسمن است. گل‌های رز، سدر، لیچی (Lychee)، گلOsmanthus، و گل داوودی نیز جزو گل‌های رایج مورد استفاده در این نوع چای هستند.

—– تاریخچه چای، ابرار اقت‍صادی، (۱۲ مرداد ۱۳۸۳): ص ۲۶.

۱–دکتر، رویحه، امین، (التداوی بالأعشاب) ، دار القلم، بیروت، لبنان، چاپ ششم. انتشار سال ۱۹۸۱ میلادی به (عربی).

۲–دکتر:عرموش، هانی، “ (فوائد الشای) “، چاپ: دار النفائس، بیروت. لبنان. ۱۰۰۶ میلادی.

۳–وب‌گاه سیمرغ، دانشنامه رشد، ریدرز دایجست، مترجم از ریدرز دایجست: اختر بهرامی، شیدا شیدائی فربوته چای برای نخستین بار در چین [۱] و در حدود پنج هزار سال پیش شناخته شد که به تدریج خواص درمانی آن کشف شد. علاوه بر آن از چای برای مصارف رنگ‌آمیزی نیز استفاده می‌شده‌است.هلندی‌ها در سده هفدهم چای را از چین به اروپا بردند. در اروپا چای در مغازه‌های عطاری عرضه می‌شد. نیکولاس تولپ پزشک هلندی در کتاب خود تحت عنوان مشاهدات پزشکی در سال ۱۶۴۱ اعلام کرد: با نوشیدن چای از همه بیماری‌ها در امان هستید و عمرتان طولانی می‌شود. در قرن ۱۸ زمانی که «آن» ملکه انگلیسی چای را بجای آبجو انگلیسی به عنوان نوشیدنی صبحانه خود انتخاب کرد، مُد بر مباحث پزشکی غلبه کرد.نوشیدن چای برای مدتی در مستعمرات انگلیس در آمریکا تحریم شد. زمانی که بریتانیایی‌ها بر خریداران چای حتی برای اهداف درمانی، مالیات تحمیل کردند، مستعمره‌نشینان در برخی جوامع به اعتراض برخاستند، بعدها همین معترضان تندخو مخفیانه سوار کشتیهای بریتانیایی شدند و ۳۴۲ صندوق چای را به «لنگرگاه بوستون» بردند و با بهای ارزان‌تری فروختند.

افسانه‌های پیدایش چای

بر اساس افسانه‌ای یکی از سالکان در کوه چای مشغول مراقبه بوده. ولی دائم چشم‌هایش بسته می‌شده. برای این‌که بتواند چشمهایش را باز نگه دارد پلک‌هایش را می‌برد و به درون کوهستان پرتاب می‌کند. از آن پلک گیاهی بنام چای می‌روید که هدیه ایست از طرف خداوند برای افرادیکه به مراقبه (مدیتیشن) می‌نشینند.

براساس یک داستان قدیمی حدود پنج ‌هزار سال قبل تعدادی برگ چای در اثر وزش باد به درون یک فنجان آب داغ که در دست «شن نونگ» امپراتور چین بود، افتاد و حاکم نتیجه این حادثه را به عنوان یک تحول بزرگ برای آب ساده و بی طعم اعلام کرد. در پی آن مصرف چای همه‌گیر شد.

در یک افسانه عامه چینی، شن نونگ (Shennong)، امپراتور چین ابداع کننده اسطوره‌ای کشاورزی و طب چینی حدود ۵۰۰ سال پیش درحال سفر بوده‌است. وی که به دلیل تبحرش در روش‌های علمی مشهور بوده، براین اعتقاد بود که مطمئن ‌ترین روش برای نوشیدن آب این است که ابتدا آن را بجوشانند. یک روز متوجه شد که تعدادی برگ در داخل آبی افتاده که وی آن را جوشانده بود. پادشاه نکته بین و کنجکاو جرعه‌ای از آن را نوشید و از طعم مطلوب و خواص نیروبخش آن شگفت زده شد. برخی از افسانه‌های دیگر می‌گویند که امپراتور خواص طبی برخی از گیاهان را برای خود آزمایش می‌ کرد، که برخی از آنها سمی بودند، اما آزمایش بر روی چای نشان داد که آن نوشدارو است. داستان شن نونگ در کتاب «لویو چا جینگ» نیز که یک اثر قدیمی مربوط به این موضوع است، ذکر شده ‌است.

یک اسطوره چینی که در مکاتب بودائیسم و بودیهارما (Bodhiharma) رایج است با کشف چای اعتبار یافته‌است. بودیهارما، راهب نیمه افسانه‌ای بودائی، پایه گذار مکتب بودائی Chan به چین سفر کرد. او چون طی عمل تمرکز حواس به خواب فرو رفته بود، خشمگین شد و ازاینرو پلکهای چشمان خود را قطع کرد. بوته‌های چای از نقطه‌ای روئید که وی پلکهای خود را درآنجا انداخت. برخی اوقات، این داستان را درباره گوتاما بودا به جای بودیهارما بازگو می‌کنند.

آسیا

خاستگاه گیاه چای شرق و جنوب چین، میانمار شمالی، و ایالت آسام هند را دربرمی گیرد. رشد فوری (لجام گسیخته) گونه آسامی چای در نواحی قابل مشاهده‌است که از استان یانا (Yunnan) تا بخش شمالی میانمار و آسام در هند را پوشش می‌دهد. گونه sinesis چای بطور طبیعی درنواحی شرقی و جنوب شرق چین می‌روید. تحقیقات اخیر و وجود گونه‌های دورگه از نوع چای در نواحی گسترده‌تری از مناطق مذکور بیان‌گر آن است که خاستگاه چای درنقطه‌ای واقع شده که شامل بخش شمالی میانمار و ایالت‌های یونان و سیچوان چین می‌شود.

ریشه‌های استفاده بشر از چای در افسانه‌های متعددی بیان شده، اما مکانی که برای اولین بار چای تولید شده، نامعلوم است.

چین

چای نقش مهمی را در فرهنگ آسیا به عنوان یک نوشیدنی پرمصرف، و شفابخش و نیز نمادین از موقعیت اجتماعی در طول قرن‌ها، ایفا نموده‌است. عجیب نیست که کشف آن به ریشه‌های مذهبی یا سلطنتی نسبت داده می‌شود. در واقع چین قرن‌هاست که از چای برخوردار است. متخصصین این نوشیدنی را به عنوان درمانی برای گروهی از بیماری‌ها می‌دانند، و اشرافیت در مصرف چای خوب به عنوان نشانه‌ای از جایگاه اجتماعی محسوب می‌شده و مردم عادی فقط می‌توانستند از طعم آن استفاده کنند.

با این که خاستگاه چای به عنوان یک داروی گیاهی مفید برای بیدار ماندن، نامعلوم است، اما چین به عنوان خاستگاه مصرف چای، سابقه تاریخی دست کم ۱۰۰۰ سال پبش از میلاد را به ثبت رسانده‌است. سلسله هان (Han Dynasty) از چای به عنوان دارو استفاده می‌نمودند. استفاده از چای به عنوان یک نوشیدنی فرحبخش در مناسبتهای اجتماعی به تاریخ سلسله تانگ (Tang Dynasty) و پیش از آن برمی گردد.

کتاب «چاجینگ» (陸羽) اثر لویو (陸羽) نویسنده سلسله تانگ، اولین کار برروی این موضوع می‌باشد. براساس کتاب چاجینگ که به سال ۷۶۰نوشته شده، نوشیدنی چای درآن زمان متداول بوده‌است. این کتاب تشریح می‌نماید که چگونه چای عمل می‌آمده، برگ‌های آن فرآوری می‌شده، و چگونه به عنوان یک نوشیدنی تهیه می‌شده‌است. آن همچنین راجع به چگونگی ارزیابی نوع چای نیز توضیح داده‌است. دراین کتاب حتی از این مطلب سخن به میان آمده که چه نقاطی بهترین مکان برای کاشت چای بوده‌اند.

درآن زمان تاریخچه چای، ماهیت این نوشیدنی و سبک تهیه آن با روشی که ما امروزه بکار می‌بریم، متفاوت بوده‌است. برگ‌های چای به صورت قالب‌هایی فرآوری می‌شدند. این قالب خشک شده، که کلاً به نام چای آجری نامیده می‌شد داخل یک هاون سنگی کوبیده می‌شد. آب داغ به گرد این قالب چای افزوده می‌شد، یا آن را داخل کتری‌های سنگی می‌جوشاندند و به عنوان یک نوشیدنی گرم مصرف می‌نمودند.

نوعی از چای متراکم که به عنوان چای سفید خوانده می‌شد، تا پس از دوره سلسله تانگ (۹۰۷-۶۱۸م) تولید می‌شد. این نوع خاص چای سفید تانگ به هنگام بهار چیده می‌شد که درآن رشد بوته‌های جوان چای همچون سوزنهای نقره‌ای فراوان بود. این دست‌چین‌های اول چای به عنوان ماده خام در تهیه چای متراکم استفاده می‌شد.

ظهور چای بخارداده و گرد (پودری)

طی دوره سلسله سانگ (۱۲۷۹-۹۶۰)، نحوه تولید و تهیه همه نوع چای تغییر نمود. چای سانگ شامل اشکال کلاسوری (آزادبرگ) بود (برای حفظ خاصیت مطلوب و مورد نظر برای جامعه درباری)، اما شکل جدید پودری آن به وجود آمد. برگ‌های چای چیده می‌شدند و برای حفظ خاصیت رنگ و طراوت آن بخارداده می‌شدند. پس از عمل بخاردادن، این برگ‌ها خشک می‌شدند. سپس چای نهایی کاملا به صورت پودر درمی آمد و درداخل کاسه‌های بزرگی هم زده می‌شد. نوشیدنی حاصله به دلیل ظاهر زمردی سیر یا سفید قوس و قزحی (رنگین کمانی) و نیز نیروی شاداب سازی و سلامتی بخش خود بسیار مورد توجه قرار می‌گرفت. چای نوشیدنی درمیان مقامات دولتی و روشنفکران در طول دوران سلسله سانگ در جنوب چینی (قرون۱۲و۱۳) رواج داشت. آنها هنگام صرف چای، به اموری چون خواندن شعر، خطاطی، نقاشی، و بحث فلسفی می‌پرداختند. برخی اوقات نیز آنها درمکان‌هایی که چای و بساط چای رایج بود، مسابقاتی برای کیفیت چای به راه می‌انداختند. زمانی که هوی ژونگ، پادشاه سلسله سانگ، مدعی شد که چای سفید از لحاظ مرغوبیت در راس تمام انواع چای قرار دارد، وی حرکت تکاملی را برای دستیابی به یک گونه جذاب ازچای را به راه انداخت.

این نوع سبک سانگ با تهیه چای با پودر آن در سرامیک آلات طی مراسمی زیبا که به نام مراسم چای سانگ شناخته شده، همراه بود. راهبان ژاپنی که دراین زمان به چین سفرکرده بودند، این مراسم تهیه چای را آموخته و با خود به وطنشان بردند. اگرچه این مراسم بعدها درچین منسوخ شد، اما این سبک سانگ تهیه چای در ژاپن تحت عنوان مراسم چای تکامل یافت و تاامروز نیز ادامه دارد.

بسیاری از ارقام چای سفید با طعمهای جذاب برای جامعه درباری درطی دوره سلسله سانگ تهیه گردید. هوی ژونگ که بین سالهای ۱۱۲۵-۱۱۰۱ بر چین حکومت می‌کرد، چای سفید را بهترین نوع چای می‌دانست، و با توسعه ارقام مختلف چای سفید در میان سلسله سانگ مشهور شد، وازآن جمله نشاء یشمی قصر و نشاء نقرابی ابریشمی چای، است. تولید چای سفید مستلزم کار بسیار فشرده و طاقت فرسائی بود. درابتدا، چای از گونه‌های انتخاب شده بوته‌های عمل آمده یا درختان چای وحشی دراوایل بهار، چیده می‌شد. چای فوراً در معرض بخار قرار می‌گرفت، و سپس جوانه‌های آن انتخاب شده و پوسته بیرونی وگره خورده برگ چای کنده می‌شد. تنها بخش ظریف داخلی جوانه چای در آب چشمه خیسانده شده و سپس خشک می‌شد. این فرآیند چای سفیدی را به وجود می‌آورد که به اندازه ضخامت کاغذ باریک و نازک بودند.

زمانی که عمل فرآوری انجام شد، چای نهایی توزیع می‌شد و اغلب به عنوان خراج یا مالیات به شکل فله به دربار سانگ ارسال می‌شد. آن سپس به صورت گردی سفید–نقره‌ای رنگ کاملاً خرد می‌شد و برای استفاده در مراسم چای سانگ، درون ظروف سرامیکی بزرگ هم زده می‌شد. این چای‌های سفید پودری نیز درآن دوره برای انجام مسابقات معروف هم زنی چای استفاده می‌شد.

بو دادن و دم کردن

بخار دادن به برگ‌های چای، فرآیندی مقدماتی بوده که برای قرن‌ها جهت تهیه چای بکار گرفته می‌شد. پس از تبدیل چای متراکم به شکل پودرچای، یکبار دیگر تولید چای برای تجارت و توزیع، تغییر نمود. چینی‌ها روش متفاوتی را برای فرآوری چای در اواسط قرن ۱۳ میلادی ابداع نمودند. برگ‌های چای ابتدا برشته می‌شد و سپس به جای بخار دادن آنها را خرد می‌کردند. این روش، خاستگاهی برای چای‌های دارای کیفیت پایین امروزی و دم کردن آنها است.

درسال ۱۳۹۱، دربار سلسله مینگ فرمانی را صادر کرد که طی آن تنها چای فله به عنوان خراج پذیرفته می‌شد. درنتیجه، تولید چای فله افزایش یافت و شیوه‌های فرآوری آن پیشرفت نمود. به زودی، بیشتر چای‌ها به صورت برگ کامل، فله توزیع شده ودر در ظروف سفالی دم می‌شدند.

اکسایش

تخمیر چای ارتباطی به تخمیر با مخمر ندارد. آن در واقع اکسایش برگ‌های چای است. در قرن ۱۷، پیشرفت‌های متعددی در تولید چای صورت گرفت. در بخش جنوبی چین، برگ‌های چای را در ابتدا درزیر آفتاب خشک شده و سپس نیمه تخمیر گردیده، و از آن چای سیاه دراگون (اژدها) یا اولانگ تولید می‌نمودند. اما، این روش در باقی نقاط چین معمول نبود.

کره

اولین مدرک مستند تاریخی اعطای چای به یکی از خدایگان آباء و اجدادی در مراسمی در سال ۶۶۱ است که درآن یک پیشکش چای به روح شاه سورو از گایا، بنیانگذار سلسله جوموان گایا (Geumgwan Gaya) (۵۶۲-۴۲) تقدیم شده‌است.

شواهد به دست آمده از سلسله گوریو (۱۳۹۲-۹۱۸) نشان می‌دهد که هدایایی از چای در معابد بودائی به ارواح راهبان گرانقدر تقدیم می‌شده‌است. در دوره سلسله جوسیون (Joseon Dynasty) (۱۹۱۰-۱۳۹۲)، خانواده سلطنتی یی Yi و طبقه اشراف برای انجام آداب و رسوم ساده خود، در «مراسم روز چای» که یک مراسم فراگیر درآن زمان بود از چای استفاده می‌نمودند، در حالی که در مراسم چای مخصوص برای مناسبت‌های ویژه‌ای آن را بکار می‌بردند. این موارد در کشورهای دیگر وجود نداشت.

دراواخر دوره جوسیون، افراد معمولی به این مراسم می‌پیوستند و از چای برای برگزاری مراسم اشرافی استفاده می‌کردند، که درپی آن نمونه موجود در چین بر مبنای متن ژوگزای، تشریفات خانوادگی می‌باشد.

ظروف سنگی رواج داشت، سرامیک‌آلات بیشتر معمول بود که عمدتاً در کوره‌های روستائی با خاک چینی کمیابی ساخته می‌شد، چراکه خاک چینی سلطنتی با دراگون‌های آن از همه نادرتر بود.

ازلحاظ تاریخی ظاهر کاسه‌ها و فنجان‌ها بر اساس تاثیرات مذهبی، طبیعتگرا است. رنگ سبز بیدی یا یشمی آنها، پانچونگ، یا سینی‌های رنگ و رفته برنز مانند برای مراسم بودائی چائی؛ ناب‌ترین رنگ سفید در طرح‌های کم‌رنگ چینی آلات برای مراسم چای کنفسیوس؛ چینی‌های زمخت‌تر و بلورجات متمایل به طوسی برای مراسم چای آنیمیستی (روح باوران) و یا برای صادرات به ژاپن استفاده می‌شد که درآنجا به آن ظرف نگهداری برنج (gohan chawan) می‌گفتند. بافت سطحی نسبتاً هنرمندانه آن از خاک رس و ماسه در ترکیب با لایه نازکی از شیشه ساخته شده بود که به خصوص دارای ارزش بالا بوده و از آن کپی برداری می‌شد. تصادفی بودن این آفرینش (هنری) را می‌توان به عنوان یک لحظه سرنوشت‌ساز کنونی بیان کرد که برای اربابان تولید کننده چای از اهمیت برخوردار بوده‌است.

برخلاف سنت چینی، هیچ یک از ظروف چای کره‌ای را در مراسم مزبور، به عنوان آزمایش در یک نت موسیقی زیبا بکار نمی‌برند. در عوض قضاوت راجع به آنها براساس طبیعی بودن شکل، حس، و رنگ‌آمیزی آنها است.

ابتدایی‌ترین نوع چای مصرف شده در مراسم‌های چای، به شدت تحت تاثیراستفاده از قالب‌های چای سیاه قرار داشته، و معادل قدیمی آن چای پوئر هنوز هم در چین رایج است. بهترین نمونه‌های چای مورد توجه قرار داشته، و چای با قدمت زیاد از چین وارد شده و رواج خاصی در دربار داشته‌است. اما واردات گیاه چای توسط راهبان بودائی نمونه‌های مرغوب‌تری از چای را وارد کره و مراسم چای درآن نمود.

درحالی که چای سبز همچون «چاکاسول» یا «چاگنو»، بیشتر مصرف می‌شود، اما انواع دیگر چای همچون Byeoksoryung” Chunhachoon, Woojeon, Jakseol, Jookro Okcheon، و نیز چای معطر گل داوودی، چای برگ خرمالو، یا چای بومادران را می‌توان در زمان‌های مختلف سال مصرف نمود. راهبان بودائی با تقدیم نذورات در مراسم چای شرکت می‌کنند. اما اصالت گوریو (Goryeo) و بعد از آن راهبان فرقه یانگبان کنفسیوس به این مراسم رسمیت داده‌اند. مراسم چایی همواره برای مناسبت‌های مهمی بکار می‌رود هم‌چون سالروز تولد، بزرگداشت‌ها، یادکردن از دوستان قدیمی، و بطور فزاینده روشی برای مکاشفه از طریق تمرکز حواس Seon.

وارد کردن چای و فرهنگ چای

اولین مراجع شناخته شده برای چای سبز در ژاپن در متنی قرار دارد که توسط یک راهب بودائی در قرن نهم نوشته شده‌است. چای به یک نوشیدنی در میان طبقات مذهبی ژاپن تبدیل شد زمانی که راهبان و مبلغان ژاپنی به چین اعزام شدند تا فرهنگ مربوط به چای وارد شده به ژاپن را بیاموزند. اولین نوع چای احتمالاً به شکل قالبی از چین وارد شد. شواهد باستانی نشان می‌دهد که اولین بسته بذر چای از طریق کاهنی به نام Saicho در سال ۸۰۵ و بعدها توسط فرد دیگری به نام Kukai درسال ۸۰۶ وارد شد. چای به یک نوشیدنی برای طبقات سلطنتی درزمان پادشاه ساگا (嵯峨天皇) شاه ژاپن تبدیل شد زمانی که وی کشت گیاه چای را در ژاپن رواج داد. بذرهای آن از چین وارد، و کشت آن در ژاپن آغاز گردید.

کتاب چای Kissa Yojoki

درسال ۱۱۹۱، کاهن مشهور فرقه بودائی زن (zen) با نام Eisai بذرهای چای را به کیوتو برگرداند. مقداری از این بذرها برای مایوشونین کاهن آورده شد و مبنایی برای چای Uji گردید. قدیمی‌ترین کتاب تخصصی راجع به چای در ژاپن، Kissa Yojoki یا 喫茶養生記 (چگونه با نوشیدن چای سالم بمانیم) از سوی ایسای نوشته شد. این کتاب دو جلدی درسال ۱۱۲۱ پس از دومین و آخرین دیدار وی از چین نوشته شده‌است. چای نوعی عامل درمان نهایی ذهنی و طبی است و این توان را دارد تا زندگی بشر را پربارتر و طولانی تر بکند. مقدمه کتاب درباره این مطلب شرح می‌دهد که چطور چای می‌تواند اثر مثبتی بر پنج اندام حساس بدن و به ویژه قلب داشته باشد. آن راجع به خصوصیات طبی چای توضیح می‌دهد که شامل تقلیل اثر الکل شده و به عنوان یک محرک موجب درمان دمل‌ها، فرونشاندن تشنگی، رفع سوء هاضمه، بهبود بریبری، جلوگیری از بیحالی (کسلی)، و بهبود فعالیت دستگاه ادراری و مغز می‌شود. بخش اول آن کتاب درباره اشکال گیاه چای، گل‌ها و برگ‌های چای توضیح داده و بیان می‌کند چطور گیاه چای رشد نموده و برگهای چای فراوری می‌گردد. فصل ۲، درکتاب درباره میزان مصرف و روش خاص لازم برای درمان بیماری‌های فیزیکی افراد شرح می‌دهد.

ایسای به طبقه جنگجو پیشنهاد می‌کند چای بنوشند که سرشناسی سیاسی ویژه‌ای را پس از دوره هاین به دست آورده بودند. ایسای بیان می‌کند که شوگون عادت داشت هرشب مقدار زیادی چای بنوشد. درسال ۱۲۱۴، ایسای کتابی را عرضه نمود که آن را خطاب به ژنرالی نوشت و در آن از منافع سلامتی حاصل از نوشیدن چای اشاره نمود. پس از آن، رسم نوشیدن چای در میان سامورائی‌ها معمول گردید. از همان ابتدا، چای سبز دربین مردم با فرهنگ ژاپن رواج یافت. نوشیدنی برای طبقه بالای جامعه و نیز کهانت بودائی در ژاپن. تولید افزایش یافت و چای بطور فزاینده در دسترس قرار گرفت، اگرچه هنوز ازاین امتیاز طبقه بالاتر اجتماع برخوردار بودند.

برشته‌سازی چای به ژاپن معرفی شد

درقرن ۱۳ و دوره سلسله مینگ، جنوب چین و ژاپن بیشتر از تبادل فرهنگی برخوردار بودند. تجارت عمده‌ای صورت می‌گرفت و روش برشته‌سازی در فرآوری چای در کیوشوی ژاپن رواج یافت. چون روش بخاردهی (درقرن ۹ م.) و برشته سازی (قرن ۱۳ م.) طی دوره مختلف به ژاپن آورده شده، چای‌های این دوره نسبت به دیگر چای‌ها متمایز هستند.

پیدایش فرهنگ چای در ژاپن

سرگرمی‌ها در قرون ۱۲ و ۱۳ در چین متداول بود. خواندن شعر، خطاطی، نقاشی، و بحث فلسفی در حالی که مراسم چای طی چند قرن از سوی راهبان بودائی (زن) و تحت رهبری اساسی راهبی به نام سنو رایکو (۱۵۹۱-۱۵۲۲) رواج می‌یافت. در واقع، هر دو مورد نوشیدنی و مراسم چای نقش فعال خود را در سیاست فئودالی ایفا می‌کردند. شماری از مذاکرات مهم در میان رهبران ملوک الطوایف درصحنه مقرراتی و بی سر و صدای مراسم چای برگزار می‌شد. تا پایان قرن ۱۶م، مسیر جاری چای تعیین شد. نهایتاً، چای سبز قابل دسترس توده‌های مردم شد، و به رایج‌ترین نوشیدنی ملی تبدیل شد.

چای سبز جدید ژاپن

درسال ۱۷۳۸، سوئن ناگاتانی، چای 煎茶 یا senchai (سنچای) را که شکل تخمیرنشده‌ای ازچای سبز بود، توسعه داد. برای تهیه چای سنچای، اولین برگ‌های تحت فشار اولیه بخار است که بعداً به چای کلاسوری تبدیل و خشک می‌شود.

به سال ۱۸۳۵، کاهای یاماموتو چای نوع گیوکورو (gyokuro) بهترین نوع چای سبز فله با برگ کلاسوری می‌باشد و با سایه انداختن درختچه‌های چای که طی هفته‌ها موجب افزایش بهره برداری محصول شده تا خواص شیمیائی برگ را به روش‌هایی تغییر دهد که از نظر بیشتر مصرف‌کنندگان چای سبز مطلوب گردد. چای maccha جدید از بطور طبیعی از همان درختچه‌های انبوه تحت عنوان گیورکو به دست آمده و پور خالص آن بطور کامل با آب داغ مخلوط می‌شود، و از این چای در مراسم چای ژاپن استفاده می‌شود.

ماشین خردکن

درپایان دوره میجی (۱۹۱۲-۱۸۶۸) ماشین تولید چای سبز به بازار عرضه شده بود و جایگزین تهیه دستی چای شد. این ماشین‌ها برای مقاصد مقدماتی چون خشک کردن، کوبیدن (خرد کردن)، خشک‌سازی ثانویه، کوبیدن نهایی، و بخاردهی چای بکار می‌رود.

خودکار کردن

خودکارسازی به بهبود کیفیت و کاهش بار کار کمک می‌کرد. حسگرها و کنترل‌های کامپیوتری در اتوماسیون ماشینی به نحوی ارائه شده‌اند که کارگران غیر ماهر نیز بتوانند بدون آسیب به کیفیت چای محصول برتر چای را تولید کنند. نواحی مشخصی در ژاپن به عنوان تولید کننده انواع مخصوص چای سبز شناخته شده‌اند، و نیز چای‌هایی با کیفیت استثنائی چرا که خود برگ‌های سبز چای به عنوان کالای بسیار ارزشمند محسوب می‌شود. این ترکیب از عطا طبیعت و پیشرفت‌های فنی بشری موجب تولید استثنائی‌ترین محصولات چای سبز می‌گردد که در بازارهای امروزی فروش می‌روند. امروزه، چای سبز برشته شده دیگر در ژاپن رایج نبوده و در عوض، از گرد چای در مناسبت‌ها و مراسم استفاده می‌شود.

ایران

پیشینهٔ مصرف چای در ایران به سده هفدهم میلادی می‌رسد. جهانگردان از چایخانه‌هایی گفته‌اند که بزرگان و توانگران در آن جا جمع شده و چای می‌نوشیدند.

محمد علی معروف به کاشف السلطنه چایکار، متولد ۱۲۴۴ خورشیدی در تربت حیدریه، که از دارالفنون و سپس از سوربن فرانسه فارغ‌التحصیل شده بود، با عنوان ژنرال کنسول ایران در سال ۱۲۷۶ خورشیدی، مأمور خدمت در هند شد. وی به عنوان سفیر ایران در هندوستان در روزگار مظفر الدین شاه قاجار اولین فرد ایرانی است که با همت والای خود و در نقش یک بازرگان به فراگیری شیوهٔ کاشت و مصرف چای در ایران و جهان پرداخت. وی با تلاش زیاد و نبوغ خود توانست نژادهای خوب و مقوی چای را کشف نموده و با زاد و ولد آنها نام خود را ماندگار نماید. همچنین او شهر لاهیجان را به دلیل وجود هوای مناسب برای کشت چای انتخاب کرد. این شهر امروز به عنوان مرکز کشت چای در ایران درآمده‌است. مقبرهٔ کاشف‌السلطنه در لاهیجان امروز به صورت گنجینهٔ تاریخ چای ایران در لاهیجان درآمده‌است. سهم ایران ۴ تا ۵/۴ درصد از مصرف کل چای جهان است.

در چند سال اخیر صنعت چای ایران دوره تلخی را پشت سر گذاشته که به گواه دست اندرکاران، در تاریخ صد ساله صنعت چای ایران بی‌سابقه‌است.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۸ ، ۲۱:۴۱
بهادر بوربوری